آیا احمدی نژاد دیوانه شده است؟ (دوراندیش)

مصاحبه تلوزیونی دیشب احمدی نژاد (23 خرداد) حکایت از ذهنی مغشوش و در هم ریخته و به احتمالی اسکیزوفرنیک دارد . احمدی نژاد همیشه دروغگوی قهاری بوده است ولی مصاحبه دیشب او از مرز دروغگویی نیز گذشته و واقعا حکایت از آن دارد که این عروسک دست آموز سپاه کم کم دارد ارتباط خود با واقعیت را کاملا از دست میدهد . آدم یاد هیتلر در روزهای آخر سقوط برلین می افتد !

نکاتی از مصاحبه او را بدون هیچ شرح و تفسیری دراینجا ذکر میکنیم :

-ما در 22 خرداد اراده ملي ملت ايران را شاهد بوديم كه همين امر باعث آغاز جهاني شدن ملت ايران و ايجاد تحولات بزرگ در جهان شد.

-در 22 خرداد 40 ميليون ايراني سيطره آنها را نشانه گرفت و جهاني شدن خود را فرياد زد.

– امروز جمهوري اسلامي ايران به قدرتي تبديل شده كه بدون اراده و معاضدت ملت ايران آن كساني نمي‌تواند كار مهمي در جهان انجام دهد كه نمونه بارز آن نشست ان‌پي‌تي بود آن هم در مقر سازمان ملل.

-با حضور نماينده ملت ايران در سازمان ملل معادله‌ها در زمينه ان‌پي‌تي تغيير كرد

-ولي با حضور ايران اين معادله نه تنها در هم ريخت بلكه 180 درجه تغيير جهت داد. با حضور ايران در اين نشست معادله آمريكا و همدستانش بهم ريخت و شرايط به نفع ملت‌ها تغيير كرد اتفاقي كه شايد بسياري فكر مي‌كردند امكان‌پذير نيست.

-امروز تورم در كشور براي اولين بار به زير ده آمد

-همبستگي كه امروز در بين ملت ايران وجود دارد در تاريخ بي‌نظير است چرا كه ايرانيان امروز به هويت ايراني خود افتخار مي‌كنند.

-امروز نام ايران در جهان مي‌درخشد ايراني كه در واقع هويت عدالت، ايمان، پاكي، انديشه پاك و دل‌هاي پاك است و از سوي ديگر هويت آرماني بشريت است در نقطه اوج قرار دارد، اينها حاصل اراده‌اي است كه در 22 خرداد 88 متجلي شد. اراده چهل ميليوني كه تصميم گرفت و رقم زد.

-شرايط جهان به گونه‌اي است كه جمهوري اسلامي ايران بسرعت در حال پيشرفت و دشمنانش بسرعت در حال اضمحلال و عقب‌نشيني هستند.

-اقدامات اخير شوراي امنيت تير خلاص به اين شورا بود كه اين امر پيروزي بزرگي را براي همه ملت‌ها بويژه ملت ايران رقم زد.

-رييس‌جمهور در ادامه صدور قطعنامه چهارم را تير خلاص ديگري به رييس‌جمهور آمريكا دانست

-بنده فكر مي‌كنم امپراطوري آمريكا بزودي فرو خواهد ريخت.

-امروز امپراطوري آمريكا در جهان كارش تمام شد آنها امروز مي‌دانند كه كارهايشان تأثيري بر ايران ندارد.اين يك پيروزي بزرگ براي ملت و مديريت آينده جهان است.

-امروز شرايط به گونه‌اي شده است كه 180 ملت حرف سي سال گذشته ملت ايران را مي‌زند.

-چهار سال گذشته بنده در خصوص هولوكاست موضوعي را مطرح كردم كه در آن دوران كسي جرأت نمي‌كرد در اين خصوص حرفي بزند اما امروز در اروپا و در بسياري از كشورها شاهد برپايي تظاهرات در اين خصوص هستيم و از سوي ديگر شاهد انتشار كتاب‌هاي مختلف در زمينه هولوكاست هستيم بطوري كه برخي ميهمانان دهه فجر اعلام كردند كه در اين خصوص كتاب نوشتند اما اجازه چاپ به آنها داده نشده است و از طريق ديگر اقدام به چاپ كتب خود كرده‌اند.

-رژيم صهيونيستي و همدستانش امروز در سراشيبي و اضمحلال قرار دارند بطوري كه هيچ چيز ديگر نمي‌تواند آنها را نجات دهد.

-دكتر احمدي‌نژاد با اشاره به كنفرانس ان‌پي‌تي گفت: زماني كه ايران در اين كنفرانس صحبت كرد تقريبا همه ناظران و حتي نمايندگان آن پنج كشور آن را تأييد كردند به طوري كه يكي از نمايندگان اين پنج كشور گفت: ما همه اين حرف‌ها را قبول داريم ولي چون آمريكا بمب اتم دارد و ما نيز داريم نمي‌توانيم سخني به ميان آوريم اگر شما كاري كنيد كه بمب‌هاي آمريكا برچيده شود ما هم داوطلبانه بمب‌هاي خود را جمع مي‌كنيم.

-بيانيه تهران دور جديدي را در محاسبات جهاني آغاز كرد

– اينكه بانوان ما ده ساعت در اداره با پوشش خاص حضور يابند خيلي سخت است خانم‌ها مي‌توانند در خانه باشند و كارشان را انجام دهند دو روز هم به اداره بروند و حقوقشان را نيز بطور كامل دريافت كنند.

-رييس‌جمهور با تأكيد بر اينكه دست برتر ما بر دنيا بحث فرهنگي است، گفت: اگر در اقتصاد با دنيا رقابت کنيم ممکن است ظرف 15 سال ديگر جاي يكي از اين ابرقدرت‌ها باشيم حتي در سياست آن هم به معناي خاص خود، اما در فرهنگ بديلي ندارند و نمي‌توانند در مقابل آن بايستند، ما مي‌توانيم فرهنگ را به دنيا هديه كنيم. چرا كه مبناي محاسبات دنيا بعد فرهنگ ايران است که بايد آن را پاس بداريم.

-بنده يقين دارم كه اگر با كساني غير از فرد منتخب راي دادند صحبت کنيم ، خواسته آنها همان خواسته‌هايي است كه انتخابگران به فرد منتخب رأي دادند.

«دوراندیش»

برچسب‌ها:

18 پاسخ to “آیا احمدی نژاد دیوانه شده است؟ (دوراندیش)”

  1. بنده خدا Says:

    دوست عزیز کلمه ی اسکیتزوفرنیک را میشه برای ما معنی کنید؟ احیانا منظورتان اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی هستش؟ یا شخصیت اسکیزوئیدی؟

  2. ناشناس Says:

    این مردک کاملا به سیم آخر زده !

  3. مانی Says:

    دیوانه شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ما که عاقلشو ندیدیم از اولش همینطور بود

  4. ناشناس Says:

    دقت کنید جمله آخرو راست گفته! فقط جمله آخر

  5. علی گدا Says:

    خداوکیلی یک مولکول وجدان توی اون کله پر از پشکل و گه تو ی میمون نباید پیدا بشه که اینهمه دروغ های شاخ و دم دار تو روز روشن داری تحویل عوام مردم ایران میدی الاااااااااااغ

  6. Noname Says:

    راستی من که روزی رو یادم نیست عاقل بوده باشه.
    ولی گزینش جالبی بود.
    دستت درد نکنه

  7. علی Says:

    اگه خر برای یه مگس پیر به جای ان خودشو جر میداد الان وضعش خیلی بهتر از الان بود

  8. سهراب Says:

    از خلاصه گفتار سایر کودتاچی ها غافل نشوید! آنها هم در این مورد کمتر از مموتی نیستند! 

  9. زهرا Says:

    مردک دیوانه!

  10. عمو کیری Says:

    کیرم تو دهنش

  11. خدا Says:

    آخه بنده من ! الان وقت فضل فروشي است !

  12. کمال Says:

    موقعی که عاقل بود دری وری می گفت

    حالا که کس خل شد

  13. ناشناس Says:

    احمدی بای بای ، احمدی بای بای

  14. secular Says:

    شـاه ، درفرهنگ اصیل ایران، فقط نام سیمرغ بوده است!!!!!!!!!!!!
    این ملتست که فقط خـدا, شاه, رهبر, پیشوا است!!!!!

    همه قدرت رُبایان درتاریخ، این مقام را غصب کرده اند
    همه شاهان ایران و ايدئولوژيها
    (مذهبي، کمونيست، سوسياليسم, پانيسم،
    ناسيوناليسم, سلطنت و …) غاصب حق مسلم ملت بوده اند

    ——————————————————————————-

    بیشتر ملتها سعی کرده اند که درختی را به عنوان نماد خود برگزینند.
    درخت خرما نماد عرب است, نماد یونان درخت زیتون، … و اما در زمان ایران باستان, سرو را نماد خود قرار داده اند. که این سرو در هنر ایران باستان ایستاده و سر افراز است.
    در ایران باستان در تمام مراسم جشن و سرور خود از برگهای سرو استفاده مینمود ند. سرو در فرهنگ ایرانی نماد آزادی، سر سبزی، پر باری و شادی و طول عمر زیاد است.

    بعد از حمله اعراب به ایران این درخت سرو نماد ایرانی باقی میماند و در هر هنر ایرانی به صورت بته جغه ای در قالی بافی، ترمه بافی، نگارگری ها و… به تصویر کشیده شده اند.

    ایرانی خود را سرو میداند و به جهانیان میفهماند که درست است که حملات دشمنان خارجی اعراب و مغول و… این سرو را خم کرده ولی چون ایرانی ریشه ی فرهنگی قوی و پر باری دارد خم میشود ، ولی هرگز نمیشکند و زنده و پا بر جا و سر سبز باقی میماند!!!
    تا سر راست کند!!!!

    ——————————

    فريبکاران اولين خيانت کاران به ايرانزميند!

    ملتي که تاريخ خويش را به نقد کشد هرگز دچار دور باطل نميگردد تا کلکسيون ديکتاتوران زينت بخش, تاريخش گردد!!

    جامعه مدني در طي پروسه هاي مبارزاتي که بر پايه پلانهاي مدرن و موازي سازيهاي متنوع و خردگرايانه بوده به بلوغ مبارزاتي دست يافته که خود در قرن 21 الگويي گرديده است که متفکران فلسفه و سياست جهان را به تحسين وا داشته و خواهد داشت!!!!

    اينچنين مردمي هرگز اسير سياست هاي ناپخته مزدوران نميگردند تا قدرت و ثروت خويش را به آنان سپارند!!!!
    جنبش تحولخواه سکولار
    16/3/89

    ——————————-

    از پدر فلسفه سکولاریسم ایرانزمین, پرفسور منوچهر جمالی که با آغاز قرن ۲۱ , گیتی را با فلسفه سکولاریسم ایرانزمین مزین نمودند, سپاسگذاریم!

    جهان, قرن ۲۱ را با فلسفه نوین بر خاسته از فرهنگ سکولار ایرانزمین و پایان احزاب چپ و راست آغاز نموده است!!! فلسفه ای که جنبش سبز نسل جوان و خردورز ایرانزمین بدان آراسته است.
    جنبش تحولخواه سکولار

    ———————————————————-

    جنبش سبز نسل جوان و خردورز ایرانزمین توطئه ایی را که از زمان دکتر مصدق سکولار برنامه ریزی گشته بود را بر همزد!!!!

    ۱. نیویورک ۱۹۹۱- آیت الله مصباح یزدی در کت و شلوار. دیداری که از امریکا به کانادا نیز کشید ???رابطه آیت الله مصباح یزدی و مرحوم دکتر سیدجعفر شهیدی چه بوده??
    سيد جعفر شهيدي فرزند سيد محمد سجادي در سال 1306 هجري شمسي در شهر بروجرد به دنيا آمد. استاد شهيدي قبلا بنام سجادي معروف بود كه بعدها تغيير شهرت داده??????
    ۲. خانم دکتر حسین فاطمی پیام آور و رابط میان عوامل خارجی (شاهزاده=امامزاده رضا پهلویی که این مزدور, رابط انگلیس ست) و حجتیه های صهیونیسم آنوسی ( احمدی نژادها ، جنتی ها, مشاعی ها مصباح یزدی ها, مکارم شیرازی و …) است ???? حجتیه اى ها مبارزه برعلیه شاه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانى نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند, تشکیلات شاه از هرگونه کمک به انجمن حجتیه نیز خودداری نمی کرد!!!!!!!!!
    ۳. مرکز TFT آمریکایی-اروپایی در گزارشی نوشت که در انتخابات آتی ریاست جمهوری ایران آرای بخش
    عمده ای??? از ایرانیان به نفع محمود احمدینژاد خواهد بود
    ۴.زمزمه میان طرفداران احمدی نژاد: قوه قضائیه آلوده است و باید پاکسازی شود. باندهای مافیائی و حتی خود رهبر نمی گذارند احمدی نژاد کار کند.
    جالب است که آنها هیچوقت از انقلاب، خمینی، صحبت نمی کنند. هر وقت هم که از زمان شاه صحبت پیش می آید، نسبت به آن نظام مهاجم نیستند!!??

    ۵. رابطه شاهزاده=امامزاده پهلویی با پان ترکیسم ها چه بوده?? و هست?????
    6. عبدالله ريکي با توجه به اينکه مستقيما» توسط شاهزاده = امامزاده پهلويي مورد حمايت قرار گرفته بود, غير مستقيم نيز تحت حمايت حجتيه ها هم نيز بود بدون آنکه از ارتباط پهلويي ها و حجتيه ها اطلاعي داشته باشد.
    تا با ايجاد تشنج سنايور طراحي شده از سوي اربابان پهلوي ها و حجتيه ها (روسيه و انگليس) را براي تجزيه ايران بعد از جنگ و قتل عام نسل جوان به انجام رساند!!!
    ولي اين مهره سوخت بدليل ….
    چه پاداشي را شاهزاده = امامزاده پهلويي و حجتيه هاي صهيونيسمي در قبال همکاري در جهت قتل عام نسل جوان و تجزيه ايرانزمين دريافت ميکردند????
    7. چرا پرزیدنت جان اف کندی ترور گشت????
    و چرا پسر او نيز در يک صانحه ??? کشته شد ????
    جان اف کندی در سخنرانی 27 آوریل 1961 با اعلام خطر از قدرت های پشت پرده (ایلومیناتی ها، فراماسونها و …) و همینطور خطر بزرگ نظم نوین جهانی به مردم امریکا!!! به طور علنی مخالفت و مقابله خود را با نظم نوین جهانی (جنگ جهاني سوم) اعلام کرد!!!
    8. چرا يهودي-ماسون احمدي نژاد ظهور آخر زمان (نظم نوين جهاني) را در سال 2012 پيش بيني کرده است???
    چه رابطه اي ميان سخنان پرزیدنت جان اف کندی و فراماسيون احمدي نژاد است???

    9. کارل مارکس در يک خانواده يهودي ثروتمند بدنيا آمد و زمانی که او شش ساله بود، خانواده اش تغییر دین داده و مسیحی گرديدند (يهودي آنوسي)!!!!!!!!!!! البته چيز زيادي راجب زندگي خصوصي اين يهودي-ماسون در دست نيست ?????
    در سال 1844 کتابي منتشر ميکند بنام «جهان بدون يهوديان» هر چند که يهودي آنوسي بود.
    در سال 1848 ، مارکس مانیفست کمونیست را منتشر کرد از روي پیش نویس انگلس (فرزند يک ثروتمند تولید کننده پارچه, در سال 1835 در سوئیس ملحق ميگردد به گروه جوان آلمان که توسط Mazzini تاسیس شده بود و بعدا مانند مارکس از اعضاي فراماسونري ميگردد)!!!
    فراماسيون مارکس و انگلس در سال 1848 نوشتند: در جنگ جهانی آینده??? تمام مردم ارتجاعی??? از روی زمین ناپدید میشوند!!!!???

    چه شباهتي بين حرکت اين فراماسيونها با ماسيون احمدي نژاد و امثالهم وجود دارد????
    اين مقدمه در حقيقت زمينه کوچکي از طراحي تئوري تنفر است که توسط فراماسونرها, … طراحي گرديده!!! تا با ايجاد عدم تعادل از تضادهاي بوجود آمده که به تنفر کشيده شده بهره برداري هاي سياسي و در نهايت اقتصادي خود را ببرند!!!
    در حقيقت فراماسونريها براي گرفتن قدرت و ثروت!!!! مولد يا مشوق ايدئولوژيهايي هستند که تضاد آفريني در آن نهادينه است!!! بعبارت عامل بروز نابساماني ها و جنگ ها هستند!!!

    حال آنکه در قرن 21 جامعه مدني با گستن از ايدئولوژيها و مبلغان حيله گر آنان, اقدام به بهره گيري از تئوري تفاهم کرده است تا با همنشيني, همخردي و همياري!!! تفاهم را تجربه کند که ريشه در همگرايي آدميان دارد!!!…
    همگرايي باعث گرفتن قدرت و ثروت بدست جامعه مدني ميگردد و در نتيجه حفظ جان و خرد آدميان!!!
    ….

    .10 چه رابطه اي ميان اين زنجيره از پيش تعيين شده نهفته است????
    A. تايمز لندن : اسرائیل اجازه دارد از راه عربستان به ایران حمله کند.
    B. يهودي-ماسون فيدل کاسترو: حمله به ايران حمله اتمي خواهد بود???
    C. يهودي-ماسون مصباح یزدی: احمدی نژاد فرمانده لشگر امام زمان در آخرالزمان است?
    D. يهودي-ماسون احمدی نژاد: امام زمان دو سال دیگر (2012) ظهور خواهد کرد???? ( 400 ميليارد پول نفت و 100ميليارد دلار …. به حساب چه کساني پرداخت شده???)
    E. خامنه اي مامور ,KGB ما نبايد اين 4 سال را از دست بدهيم و کارمان??? به تاخير افتد??? من خودم اين انتخابات را مانند انتخابات 4 سال پيش مديريتي ميکنم???
    F. «فلاح مصطفي» مسئول روابط خارجي منطقه ????? کردستان عراق در گفتگو با «کليفورد مايو» روزنامه نگار آمريکايي روزنامه نيويورک تايمز: منطقه کردستان عراق را اسرائيل دوم خواند???

    ….

    فراماسونري در قرن16 پايه گذاري شد!!! يکي از پايه گذاران و پلان نويسان فراماسونري, فردي يهودي-آنوسي بنام ميشل دو نستراداموس (فاميلي واقعي او گاسونت) بوده که در قرن 16 مي زيست.
    (Change name from Gassonet to Nostredame )
    او را پيشگوي بزرگ قرن 20 و 21 ميشناسند و يا بهتر بگوييم فراماسونري ها با اجراي پلانهاي او, اين فرد را بدنيا بعنوان پيشگوي زمان که محکوم به روند تاريخيم تلقين و تحميل کرده اند, تا بتواند مهر تاييدي بر عملکرد خود زنند!!
    کتاب او که چندين بار ويراش و در حقيقت چندين بار, چند باره نوشته شده, !!! در واقع تصويري براي بچنگ گرفتن قدرت و ثروت جهان براي کنترل مردم است!!!!
    در حال حاضر بخشي از پلانهاي فراماسون انگليس, که به او منتسب کرده اند, پيشگويي ظهور منجی در حکومت اسلامی ایران و وقوع جنگ جهانی سوم 2012-12-21 و نابودي ايران و اراجيفي از اين دست ….

    حال آنکه در دنياي مدرن خارج از ضوابط علمي, عقل خودبنياد اين مهملات را پذيرا نيست مگر اينکه جامعه اي خود را در مدار مهملات فريبکاران و اهريمنان قرار دهد!!!

    جنبش سبز نسل جوان و خردورز ايرانزمين توانسته با عرضه فلسفه نوين خود اميد استعمارگران را به ناميدي مبدل سازد و حيله آنان را بخودشان باز گرداند!!!
    در اين راستا بر نسل جوان و خردورز ايرانزمينست که به هر سنايور با دقت نظر بنگرد!! و در چارچوب استدلالهاي علمي آنرا تحليل، مانع شناسي و برون رفت از آنرا بيابد!!!
    براي عبور از هر سنايوريي, جامعه مدني بايد حول محور عقل خود بنياد و خرد جمعي جامعه مدني حرکت نمايد و با بريدن از تمامي عوامل ايجاد ناهنجاري (جنسيت, طبقه, قوميت و ايدئولوژيها –>ارتباط ايماني) که عامليست براي بازيچه گشتن بدست استعمارگران رهايي يابد!

    در بطن جامعه مدنيست که فرديت, آزاديها و کرامت محتوي ميبابد و در نتيجه هر داشته اي (انديشه، هنر, گويش و زبانها, فرهنگ, ثروت ملي) تبديل به گنجينه ميگردد!!!!!

    در حقيقت با نگرش مدرن, ناهنجاري تضاد آفرين تبديل به هنجار وحدت آفرين ميگردد. در اين گذار است که جامعه مدني خود شاه, رهبر و پيشوا ميگردد تا خود صاحب قدرت و ثروت گردد براي حفظ و دفاع از جان و خرد آدميان!!!
    11.

    انقلاب 57 در حقيقت جابجايي لژها (لژ حجتيه بجاي لژ خاندان پهلويي) بوده براي رسيدن به اهداف استراتژيکي بعدي انگليس و روسيه!!!!
    و اهداف …

    منظور از بخش عمده, پیشبران استراتژی شان بود که آخرین گام را برای نابودی ایرانزمین بردارند که شامل:
    همکاری پشت صحنه پهلویی ها و حجتیه ها که نطفه هاي اصلی انگلیسند !!! که بعد از حمله به ايران و قتل عام نسل جوان و تجزیه ایران !!! دوباره حاکمیت را بدست گیرند!!! خامنه ای ها و موتلفه ای ها که کارمند اصلی کا.گ.ب هستند , مهره سوخته ایی هستند که بعد از اتمام استراتژی روسیه و انگلیس حذف فیزیکی خواهند شد.

    پرده ها افتاده و دست همگان رو گشته, کارت آخر بازی مال نسل جوان و خردورز ایرانزمین است!!!!
    88

    —————-
    آرمان فرهنگ ایران درمعرفت ، «جستجوی همیشگی » است ، نـه « همه دانی، و دانستن حقیقت، ومالکیت آن، وماندگارشدن دریک آموزه وشریعت»، رام، خدای زمان وزندگی وموسیقی وشادی و شناخت ، میگوید که : نام من ، جوینده است

    سروران گرامي,

    براي خود بودن بايد آزاد بود زيرا آزادي ستون استقلالست. خرد آدمي آنگاه که تابع ايمان (طبقه، قوميت، جنسيت و ايدئولوژي) گشت هرگز خودش نيست, هر چند که تاکيد بر هويتش کند. در فرهنگ سکولاريسم, فرهنگ وسيله اي براي خودآفرينندگي و ره جويي در راه رهايي از بندهاست, تا ملت خود رهبر گردد نه نيازمند راهبر.

    ايدئولوژيها همواره در مقابله با فرهنگ ايرانزمين, خودآفرينندگي و زايش ارزشهاي نوين را سرکوب و نياز به رهبري را القا ميکنند تا حقانيت, اراده و قدرت خود را بر جامعه مدني ، اقتصاد-سياست و … تحميل سازند.
    حال آنکه در عصر شکوفايي عقلانيت, جامعه مدني همان جامعه سياسيست زيرا پيوسته با تنفيذ اراده خود به ديگران و يا در اختيار داشتن اراده خود کار دارد از اينرو جامعه مدني بالقوه سياسيست.
    زمانيکه روابط بين قدرت و ثروت!!! و در امتداد آن, جايگاه خود را در اين زنجيره شناخت, بالفعل سياسي ميگردد و بدنبال اين پروسه هرگز حق حاکميت خويش را به هيچ شاه, رهبر و احزاب ايدئولوژيک نميسپارد, بلکه با خرد جمعي بپا ميخيزد تا حاکميت را در اختيار اراده ملي قرار دهد!!!

    در شرايط کنوني که جامعه مدني سبز ايرانزمين در پي پروسه هاي مختلف به مرحله جديدي از بلوغ سياسي-مدني دست يافته است, قادر گرديده از يکسو ضمن حفظ رهبري خرد جمعي جامعه مدني, نقش آقاي موسوي را بعنوان رياست جمهور پررنگتر نمايد و از سوي ديگر سنگر به سنگر نه تنها مواضع حاکميت ولايت حجتيه اوباش را در هم کوبد بلکه دست ساير فراماسونريهاي رنگارنگ را رو نموده و بخش وسيعي از موازي سازيهاي آنان را عقيم سازد!!!

    بموازت اين پروسه فراکسيونهاي مدرن مدني-سياسي سبز ايرانزمين ميبايست در هر استاني ضمن بهينه سازي و هماهنگي مستمر, با اتکا به واقعيات و تجربيات خردگرايانه خود!!! طراحي پلانها را براي 22 خرداد و بعد از آن سامان دهند تا با اجراي پلانهاي يکدست در هر استان (تظاهرات, اعتصاب, تحسن, …) زمينه سازي گردد براي ايجاد ساختار پارلمانهاي استاني.

    با توجه به اينکه در کل کشور قدرت مانور از آن جنبش سبز نسل جوان و خردورز ايرانزمين است قادريم لشکر شکست خورده حافظان منافع انگليسي (ماسونريها) را از بن بر کنيم زيرا آرزو هاي سرورهاي سبز آرميده در خاک , نگاه ندا و ناله مظلومانه ترانه, … دامان آنان را گرفته است!!!!
    جنبش سبز نسل جوان و خردورز ايرانزمين پيام يار دبستاني خود, یعقوب بروایه را هر روز زمزمه ميکند که مادر, من براي آزادي کشته شدم و بعد چشم فروبست. ما نيز با انديشه او تنفس ميکنيم تا نسل کشان قرن 21 را بديار عدم سپاريم.

    22 خرداد روز فراکسيون جنبش فمينيستي زنان ايرانزمين مبارک باد
    گرامي باد ياد شهداي کودتاي 22 خرداد
    زنده باد فرزندان ايرانزمين
    زنده باد سکولاريسم (مکتب عقلانيت)
    arezu
    3/3/89

    ——

    از پدر فلسفه سکولاریسم ایرانزمین, پرفسور منوچهر جمالی که با آغاز قرن ۲۱ , گیتی را با فلسفه سکولاریسم ایرانزمین مزین نمودند, سپاسگذاریم!

    جهان, قرن ۲۱ را با فلسفه نوین بر خاسته از فرهنگ سکولار ایرانزمین و پایان احزاب چپ و راست آغاز نموده است!!! فلسفه ای که جنبش سبز نسل جوان و خردورز ایرانزمین بدان آراسته است.
    جنبش تحولخواه سکولار

    فراکسيون برابري حقوقي (jonbeshe zannan)
    فراکسيون مادران صلح
    فراکسيون مدرن دفتر تحکيم
    فراکسيون حمايت از حقوق کودک
    فراکسيون کانون رسانه هاي گروهي (کانون نويسندگان و کانون خبرنگاران …)
    فراکسيون کانون تدريس (اساتيد , معلمان و مراکز خصوصي آموزشي, سازمان پژوهش و تحقيقات)
    فراکسيون توليدکنندگان و فروشندگان
    فراکسيون سنديکاي ترانسپورت (سنديکاي رانندگان و سنديکاي تعميرکاران , هواپيمايي … )
    فراکسيون بهداشت و درمان (سنديکاهاي…)
    فراکسيون حقوق دانان (سنديکاهاي…)
    فراکسيون بازيابي (سنديکاي کارگران شهرداري, …)
    فراکسيون ميراث فرهنگي (سنديکاهاي….)
    فراکسيون محيط زيست (سنديکاهاي …) فراکسيون…

    هنگامی ملت با هـم ، سیمـرغ را میجـویند
    خودشان، هم « شـاه » ، وهم « خـدا »
    میشوند!!!
    قرن ۲۱, قرن جامعه مدنی ، آزادیهای فردی و حقوق شهروندیست!
    قرن ۲۱, قرن احزاب چپ و راست به نمایندگی از ایدئولوژیها نیست (مذهب ، سوسیالیسم ، کمونیسم ، ناسیونالسم, پانیسم و مشروطه…)!!!

    ایدئولوژیها در تقلا برای بدست گرفتن قیومیت جنبشها و سندیکاها در جهت تثبیت آینده حیات سیاسی خود بعنوان مرکزیت قدرت تصمیم گیری بدست و پا افتاده اند.
    غافل از آنکه جامعه مدنی در قرن ۲۱ برای دستیابی به حقوق حقه اش, اینبار نه از طریق سپردن سرنوشت خویش بدست احزاب تزدیک به تفکر جنبشها و سندیکاها , بلکه اینبار خود تفکر جنبشها و سندیکاها, حاکمیت را بدست خواهد گرفت.
    جنبشهای مدنی و سندیکایی فراایدئولوژی , احزاب مدرن سیاسی- مدنی آینده ایرانزمینند !!!

    http://www.jamali.info/index.php

    ———–

    هر کس بغير از جامعه مدني بر جامعه مدني حکومت کند غاصب است!!!
    در امتداد خط استبداد هر بي فضلي خود را فضل الله معرفي ميکرد در حاليکه فريبکاري بيش نمود که براي لگد مال کردن فرهنگ مردمشاهي و غارت ثروت ملي به نفع اجنبي ها آمده بود !!!
    يکي از اين دوران, آغاز حاکميت پهلويست که توسط يک فراماسيون انگليسي بنام اردشير ريپورتر (معرف رضا خان به انگليسيها) پايگذاري گشت!!! تا با تحميل حاکميت کودتايي رضاخان برگ ديگري از کلکسيون مزدوران و غارتگران … را ورق زند. …

    در دوران پهلويي دوم نيز در راه چپاول ثروت ملي به نفع اجانب لژهاي رنگارنگ توسط امام جمعه تهران حسن امامي, شريف امامي و دكتر عليآبادي با ساختاري نوين بنام «لژ بزرگ ايران» تشكيل گشت!!! …
    براي چگونگي مديريت لژ بزرگ ايران و انتخاب استاد اعظم لژ «رينالد اوريوئينگ», «ارنست وان هك» و «ورنر رومر» وارد ايران گشتند!!!
    برخلاف انتظار ماسون محمدرضا پهلويي, که مايل بود شخصاً استادي اعظم لژ بزرگ ايران را عهده گيرد بخاطر خدمات او و پدرش به انگليس در قبال حذف انديشه ها در جهت سهولت غارت ثروت ملي !!! آنان ماسون شريف امامي را برگزيدند. که اين آغاز حسادتي بود براي ماسون محمدرضا پهلويي!!!

    در امتداد اين جريان آمريکاييان که سالها وقت خود را بر روي شناسايي لژها و فراماسيونها نهاده بودنند زمان را مناسب يافتند تا ضربه اي بر سياست يکجانبه انگليس وارد سازنند, از اينرو با انتقال اطلاعات لژها و اسامي فراماسيونها به اسماعيل رائين و از سويي ديگر فشار بر ساواک و محمد رضا پهلويي مشروط به اينکه نام خاندان پهلويي در کتاب منتشر نگردد!!! اولين کتاب راجب فراماسوني در ايران منشر گشت !!! البته جلد چهارم آن هرکز منتشر نشد!!!
    با اين اقدام امپراتوري انکلستان سخت برآشفت ….
    در سال 1349 ماسون محمد رضا پهلويي براي عذر خواهي مبلغ هنگفتي در اختيار شريف امامي قرار داد تا مرکزي در خور ارباب, براي كلوپ فراماسونري ساخته شود.

    فراماسيونهاي پادشاهي:
    اميراسدالله علم كه از ملكه انگلستان لقب شواليه, لرد و سر گرفته بود. محمدعلي قطبي (دايي فرح), …., امير عباس هويدا، فريدون هويدا، ارتشبد نعمتالله نصيري، ارتشبد قرهباغي، عبدالمجيد مجيدي، دكتر غلامرضا كيانپور، حسنعلي منصور، جواد منصور، منصور روحاني، سپهبد خسرواني و دكتر سعيد مالك و دكتر منوچهر …
    با وجود غارت ثروت ملي توسط اجانب, امامزاده محمدرضا پهلويي همواره براي خوش خدمتي آماده بود!! براي نمونه مبلغ 1 ميليارد دلار وام بلاعوض به انگليس و 700 ميليون دلار به فرانسه و … مبلغي بالغ بر دويست ميليون دلار به انتخابات رياست جمهوري آمريكا به پرزيدنت نيكسون كمك كرده بودند و …!!!!

    28/2/89

    تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر تصویری از مزدوران استعمارگر است!!!
    که ایرانیان را بخاطر خوشامدن اجانب به فقر, حقارت و خون کشیدند. برای نمونه در دوران قاجاریه انگستان ضربه محکمی را از جامعه مدنی دریافت کرده بود که در پی جبران آن ناصرالدین قاجار دست به تسویه حساب با نهادهای آنزمان جامعه مدنی زد (کشتار بیش از ۱۵۰.۰۰۰ بهائیان و ملییون)!!!

    در دوران پهلویی مزدور نیز, مصدق با آگاهی بر عملکرد فراماسیون ها و نفوذ آنان در تمامی ارگانهای سیاسی دست به تشکیل جبهه ملی زد نه حزبی که زمینه نفوذی دیگر را آماده سازد و در خدمت اجانب باشد!!! و با این باور که فراکسیونهای مدرن مدنی-سیاسی جامعه مدنی تنها ارگانهای سیاسی آینده میتوانند باشند تا جلوی کارآمدی ماسونها را بگیرند و قدرت و ثروت را از آن جامعه مدنی کند شروع بفعالیت نمود که ….

    فریبکاران و خائنین به ایرانزمین با نام فراماسونریهای رنگارنگ (چپ و راست سیاسی, قومی و …) در درون تمامی احزاب چپ و راست سیاسی حضور دارند و اعضای آنان در هر حزب, انجمن, تشکل و … نقش کلیدی را دارند که همواره بعنوان تئورسین, رهبر حزب, عضو کمیته مرکزی و … در هر ساختاری مطرح و بکار گرفته میشوند تا به سازماندهی نیروها, جهت پيشبرد اهداف از پیش تعیین شده بپردازند!!! لژها دارای کمیته ارتباطی باسرویس مخفی انگلستان هستند, که اطلاعت لژ را, به فراماسونری میدهد و دستورات لازم را دریافت میکنند.

    برای نمونه:
    سیدجمال الدین (بنیادگذار اخوان المسلمین) بعد از ۴ سال فعالیت در لژ فراماسونی مذهبی در سال ۱۹۷۸ طبق دستور تغییر موضع داده (لائیک گشت) و از لژ کوکب شرق اخراج و به لژ لائیسته پیوست برای انجام ماموریتهای بعدی!!!
    همکاری فراماسونری اسدآباد (ماسونهای حجتیه ، موتلفه که کشتار سال ۶۷ و اداره زندانها با اعضای این جمعیت بود برای از بین بردن مدارکی دال بر …., جامعه واعظ, روحانیت مبارز , فدائیان اسلام و … ) با فراماسونری پادشاهی که شامل ماسونهای خاندان پهلویی (فرح دیبا, اشراف و رضا پهلویی, …) و در امتداد این همکاری حمایت پشت پرده از فراماسونری تجزیه طلبها (گرگهای خاکستری, جندالله, الاهوازییه و …) که این پروژه در راستای طرح انگلستان برای پیشبرد فدرالیسم قومی میباشد که زمینه را برای اجرای پلانهای کوتاه و بلند مدت آماده سازد … !!!

    در فرماسونری مذهبی اکثریت یهودی-ماسونها فعالیت دارند
    (مصباح یزدی, جنتی, شیخ خزعلی، لاریجانی ها, ناصر مکارم شیرازی که زن انگلیسی-یهودی نیز دارد, نوربخش، هاشمی عراقی شاهرودی که از یهودیان عراق است ، کمال خرازی،
    عسکراولادی, احمدی نژادها, رحیم مشائی, رامین ها, باند خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی , …) که اهرم های سیاسی- اقتصادی را مدیریت میکنند!!!
    فراماسیونها (حافظ منافع انگلیس) همواره ارتباط تنگاتنگ با ک.گ.ب داشته اند زیرا به این نکته اشراف داشته اند که ملی گرایی جامعه مدنی ایرانزمین تنها قدرتیست که میتواند هر لحظه بافته های آنان را پنبه کند و قدرت و ثروت را باز پس گیرد!! ….

    فراماسونرهای های مذهبی, پادشاهی, قومی, سوسیالیستی و…
    بخش کوچکی از اسامی حافظان منافع اجانب:
    خاندان پهلویی, اعلم , هویدا ,شریف امامی, شعبان بی مخ…جنبش تازه تاسیس ماهستیم/ ولایت اوباش فقیه (همکاری ک.گ.ب و حجتیه) / هاشمی رفسنجانی/ مسعود رجویی ها,…./ علیرضا نوری زاده, …/ نوری اعلا و انجمن تازه تاسیس سکولارهای سبز/ مهاجرانی/ همسر کیانوری و همسر دکتر فاطمی/ مختهد شبستری, پور پیران/ آیت الله مظاهری، آیت الله موحدی کرمانی، واعظ طبسی، حجه الاسلام محمد محمدی ری شهری، آیت الله یزدی , نوری همدانی/ آیدین تبریزی و مهران بهاری (اسامی مستعار ) و … بیات و هیأت و براهنی و امیدوار … بنی طرفی و الاهوازی و ریگی و گلمراد و… / حاج مهدی عراقی، حبیب الله عسگراولادی مسلمان، حبیب الله شفیق، ابوالفضل توکلی، مصطفی حایری و مهدی، احمد و سید محمود محتشمی، گروه اصفهانیها متشکل از حاج محمود میرفندرسکی، حاج سید علاء الدین میر محمد صادقی، حاج مهدی بهادران، عزت الله خلیلی، حاج محمد متین و علی حبیب الهیان و سرانجام گروه مسجد شیخ علی متشکل از حاج صادق امانی، محمد صادق اسلامی، سید اسدالله لاجوردی، حاج عباس مدرسی فر، حاج حسین رحمانی، حاج عبدالله مهدیان، حاج حسین رضایی و حاج هاشم امانی، با یکدیگر ائتلاف کردند. در میان اعضای مسجد اصفهانیها، اسدالله بادامچیان و مسجد شیخ علی، حاج تقی خاموشی نیز از چهره های شناخته شده هستند./ حاج عباس مدرسی فر/ حلبی, شخ احمد شاهرودی/سعید خاموشی، برادر علینقی خاموشی / استاد محمد تقی شریعتی ( پدر دکتر علی شریعتی) و مرحوم عابدزاده و سید محمود طالقانی/ خزعلی/ روح اله حسنیان/ صفوی/ تائب/ ذوالقدر/ نقدی/ طاهر احمد زاده/ری شهری / علی رازینی، روح الله حسینیان، محسنی اژه ای، رهبرپور، حجه الاسلام جعفر نیری/ حجه الاسلام ابراهیم رئیسی ، حجه الاسلام مصطفی پورمحمدی/`مهدوی کنی/ شریعتمداری/
    مهندس شرفی که در اوایل انقلاب، سمت فرمانداری مسجدسلیمان را داشت. از این طریق اطلاعات انجمن به فراماسونری ارسال و دستوراتی دریافت می کند. مهندس مهدی طیب فعالیت میکرد وی بعدها از انجمن جدا شد و اقدام به تأسیس لژ جداگانه ائی با نام سازمان عباد الصالحین کرد.
    تمامی کادرهای اصلی احزاب سیاسی از مذهبیون, ملی- مذهبی, توده ،کومله, کمونیستها, لائیک ها, پژاک, مشروطه خواهان, سوسیالیستها, جنبش آذربایجان جنوبی, جندالله …. افتخار همکاری در لژها و کا.گ.ب را دارند!!!!!!!!!

    جامعه مدنی سبز فراایدئولوژی ایرانزمین با فراکسیونهای مدرن مدنی- سیاسی خود در قرن ۲۱ , ضربه محکمی را بر پیکر تمامی فراماسیونهای رنگارنگ و کا.گ.ب خواهد زد و حرکت خود را بسمت مدرنیته با تمامی توان به انجام خواهد رساند

    ———

    ارنست پرون دوست صميمي امامزاده محمدرضا پهلوی كه با اجازه او لژ پهلويي را بنياد نهاد!!!
    لژهاي فعال در انزمان شامل لژ پهلويي, همایون, بیداری ایرانیان??? , روشنایی در شیراز, تهران, مولوی, خیام , ستاره سحر, کوروش, مهر, اسدآبادي (حجتته, موتلفه, فداييان اسلام و …) و … بود كه در آنها خاندان پهلويي, روحانييون, كمونيستها و … نخست وزیرحسنعلی منصور, وزیر امور خارجه عباس آرام, رئیس مجلس سنا و استاد بزرگ لژ فراماسونری شریف امامی, نخست وزیر محمد ساعد, عباسقلی گلشائیان و … فعال بودنند

    فرماندهان نظامی فراماسونری ها حجتیه : صفوی، ذوالقدر, نقدی, رادن… !!!!!!!!!!!!!!

    ——-

    انگلستان درسال 1800 میلادی (سلطنت فتحلیشاه قاجار) در ارتباط با ميزان ثروت هاي باستاني و منابع طبیعی در ایرانزمين سه تن از جاسوسهاي خويش را بنام هاي « سر هارد فورد جونز»، « جیمز موریه» و « جی فریزر» به سوی ایران گسيل داشت.

    تا ضمن ارزيابي، تشکیلات لژهای فراماسونری را احداث نمايند و بدين وسيله افراد مستعد از خاندان قاجاريه، رجال، علماي ديني و … را در لژهای مختلف عضو نمايند تا زمینه مناسب را برای چپاول و غارت سرزمین ایران مهیا گردد!!! این لژها بعدها توسط میرزا ملکم خان، گسترش يافت.
    وی می گفت: فرهنگ اصیل و حقيقي ايران بايد كمرنگ و از بين برود!!!!!! ما حتی نباید به خود اجازه دهیم در صدد ایجاد اقتصاد و جامعه مستقل و ملی باشیم!!!! نخستین روحانی که به عضويت لژ ملکم خان در آمد حاج میرزا زین العابدین، امام جمعه تهران بود که استفاده های سیاسی زیادی از وجود او گشت بعلت نفوذ گسترده در بين مردم (معتقدين و مخالفين حاكميت).

    در اين پروسه فراماسون ها در پی غارت ثروت و از ميان برداشتن توانمنديهاي اجتماعي ميبايست جامعه را از فرهنگ ملي باستاني خود كه ريشه در خرد مردمشاهي داشت جدا سازند.
    در اين راستا اهداف هر شاخه اي عبارت بود از:
    ۱. بخشي از مارکسیسم ها در خدمت اهداف روسيه بودند و بخشي ديگری که به خدمت لژها درمی آمدند همه، همت خود را صرف تمسخر فرهنگ خردگراي ايرانزمين ميكردند
    ۲ . بموازات آن مذهبيون تلاش خود را در جايگزيني فرهنگ اسلامي با تفسیر خاص خود (نه فرهنگ عرب) مينمودند!
    ۳. خاندان قاجار و پهلويي نيز در غالب كردن فرهنگ جعلي ايراني در راستاي تحميل فرهنگ شاهزاده= امامزاده بجاي فرهنگ مردمشاهي ايرانزمين بوده اند
    ۴. ….

    بدينسان فراماسيون در ١۵٠صد ساله اخیر مرکز هدایت جریان حاكميت قاجاریه، پهلويي, بازار، مراجع دینی و ولايت اوباش حجتيه، مؤتلفه و تمامي احزاب چپ و راست سياسي محسوب می شود كه البته هر گروه، در شاخه هاي رنگارنگي از لژهاي ماسونها عضويت داشته اند!!!!!

    اكنون درك اينكه چرا پدر فلسفه سكولاريسم ايرانزمين پرفسور منوچهر جمالي و بزرگانی دیگر، همواره توسط تمامي عوامل نامبرده به کناری رانده میشدند و میشوند!!! برايمان قابل لمس تر گشته است.
    زيرا آنان هراسان از تحولي عميق در جامعه بوده اند تا مبادا نسل جوان در هر دوره ای به توانمندی های فرهنگی خود باز گردد.

    21/2/89

    1. چرا استان کردستان عراق اصرار دارد که کرکوک را تصاحب کند??? مگر نه اينست که تمام ثروت ملي متعلق به تمامي فرزندان عراق است!!!
    بحث فدراليسم قومي(ناسيوناليسم=پانيسم=فاشيسم) چرا درکشور انگلستان، روسيه, فرانسه و آمريکا …اجرا نشده است???
    احزاب کرد عراق که در لژها عضويت دارند بدنبال چه هستند???

    در واشنگتن تايمز فراماسونري ها فعاليت دارند!!!!!! که نقش آن جا انداختن لزوم فدراليسم قوميست وتجزيه ايران و عراق بمنصور:
    ايجاد کشور فراماسيون حجتيه (خوزستان و بصره که پايتخت آن
    مدينه باشد)
    جنگ خانمان سوز براي مردم ترک و کرد و آذربايجان ولي در حقيقت جنگ زرگري فراماسونري و تشکر اربابان از مزدوران خود در لژها ترک و کرد …. براي فروش اسلحه شان!!!

    پردها افتاده و دست همگان رو گشته است!!! هويت آدمي بخردگرايي است براي ورود به مدرنيته بايد هویت خرد گرایی را جانشین هویت موروثی ( جنسيت، قوميت، طبقه و ايدئولوژيك) که ريشه تمامي استبدادهاي نهادينه شده و استعمار است گردد. !!!
    قرن 21 قرن آزاديهاي فردي , حقوق شهروندي و گرفتن قدرت و ثروت ملي بدست جامعه مدني است توسط فراکسيونهاي مدرن مدني-سياسي جامعه مدني.
    21/2/89

    در قرن نوزدهم فراماسیونها فعالیت خویش را در ایران آغاز نمودند!!! و هدف آن چنگ انداختن بر منابع ثروت کشور از طریق حفظ حاکمیت خویش بر جامعه با تحمیل شاهزاده=امامزاده و احزاب چپ و راست ایدئولوژی به جامعه مدنی بود و هست!!!
    تا مانع از تشکیل حاکمیت جمهوری جامعه مدنی گردند!!!

    یکی از شاخه های فراماسیونها به شکل مذهبی آن انجمن حجتیه و موتلفه است. انجمن حجتیه نیز بعد از کودتای 28 مرداد و با دخالت مستقیم انگلستان توسط شیخ محمود حلبی تاسیس شد. حلبی یک روحانی وابسته به فراماسونها بود.حلبی با دو لژ فراماسونی انگلستان بنام «استروم ارگنتسیوم» و « گلدن دراین اوتر» ارتباط داشت تا هزینه فعالیت پرسنل انجمن را تامین گردد.

    تمامی احزاب به ظاهر در خدمت مام میهن!!!! از مذهبی ها, کمونیسم, مشروطه خواه, سوسیالیسم, پانیسم, پادشاهی, ناسیونالیسم, فدرالیسم های قومی … تا انجمن تازه تاسیس شبه سکولاریسم سبز!!! در تمامیت خود، تحت نفود فراماسونری و … هستند و به پیشبرد سیاستهای آنان یاری می رسانند، البته با حمایت ام. ای.شش.

    جنبش سبز نسل جوان و خردورز ایرانزمین شما بهترین سیاستمداران تاریخ ایرانزمینید که چشم سیاستمداران استعماری روسیه, انگلیس و مزدوران (احزاب چپ و راست) با اتیکت های رنگارنگ آنان و حاکمیت ولایت اوباش حجتیه به مانورهایتان خیره گشته و در حیرت است!!!
    جنبش سبز نسل جوان و خردورز ایرانزمین, قرن ٢١ را مزین به فلسفه خردورزی خود نمودید!!!
    خرد نگهدارتان
    ٢٠/٢/٨٩

    Freemasonry is known for being multifarious !!!!
    Royal country, Communist country and leader of country are Freemasonry!!!

    – The British Royal family (Freemason)
    – Pahlavi family (Masonic lodge of England), Motalefeh, Hojatiyeh ( Masonic Lodge of England) and Party Left and Right … (Freemason)

    The Masonic Grand Lodge of Iran, now in exile and based in “Los Angeles”
    (Reza Pahlavi and his family, Ghassem Ladjevardi is the Grand Secretary of the Masonic Grand Lodge of Iran in LA, Mansour Hatefi and his wife, Nouri Ala, Nouri Zadeh, Homayoun and … )

    – Karl Marx (Jewish-Mason)
    – Vladimer Lyich Lenin was Grand Orient Freemason (His mother was Jewish)
    – Leon Trotsky: His real name is not Leon Trotsky, but Lev Davidovich Bronstein!!!! In 1902, he escaped to London and adopted the name Leon Trotsky???? He was Jewish and Grand Orient Freemason.
    – Fidel Castro’s father was a mason and family Castro ….
    -Vladimir Putin (Jewish-Mason) and the other KGB Royal Arch Freemasons.
    In 2007, At the end of the meeting, Khamenei expressed his hope for Putin’s continued visits to Iran. We shall come, with God’s assistance,” said Putin unexpectedly
    – Bill Clinton, Bush and Reagan are Freemason!!!!!

    Freemason Pahlavi

    The Masonic Grand Lodge of Iran, now in exile and based in “Los Angeles”, was established in 1969 in Tehran. As of 1978, the Grand Lodge of Iran possessed 43 Lodges and at least 1,035 members.
    During that time, among these Masonic members were most of the “Shah’s Ministry Cabinet, the regional political leaders of Iran, and the Shah himself”.

    When you read statements made over the past two years by
    Reza Pahlavi, a pattern can be seen which reflects the foundational beliefs of Freemasonry. Perhaps that is why Pahlavi is a secret!!!!!!! member of the Masonic Grand Lodge of Iran.

    The Masonic connection continues past Los Angeles to the East Coast of the U.S. ‘The Pahlavi office” and headquarters in Falls Church has the Washington DC Masonic Grand Lodge to oversee its operations.

    ———–

    ريبکاران اولين خيانت کاران به ايرانزميند!
    ملتي که تاريخ خويش را به نقد کشد هرگز دچار دور باطل نميگردد تا کلکسيون ديکتاتوران زينت بخش, تاريخش گردد!!

    اين عکسها توسط حمايت هاي مالي رضا پهلوي (استاد
    اعظم لژ انگليس), سازگار و نوريزاده عضو اصلي لژ پهلويي در لس آنجلس تهيه گرديده!!!!
    تا با اينگونه بازيهاي رواني نقش لاشخور شاهنشاهي را پررنگ کنند و در کنار آن نقش رياست جمهور آقاي موسوي و رهبري خرد جمعي جامعه مدني را براي دستيابي به استراتژي جامعه مدني که همان استقرار جمهوري جامعه مدني ايرانزمينست را خدشه دار کنند!!!

    اين عوامل اجانب هنوز مردم را نابالغ مي پندارند و بر اين باورند که ميتواند با بازيهاي عقب مانده سياسي نسل خود, نسل جوان و خرد ورز ايرانزمين را فريب دهند و بار ديگر تاريخ را مانند هميشه تکرار کنند, تا خود بر مسند قدرت نشسته, ثروت ملي را غارت نموده و نيز به جيب اربابانشان واريز نمايند!!!

    نمونه ديگر اين بازي فريبکارانه را مي توانيد در بخشي از فيلم ندا که توسط
    A. Thomas
    ساخته شده را با خردورزي مشاهده نماييد!!! که با نمايش پرچم هاي لاشخوران پادشاهي و مزدوران صدام حسين (مجاهدين خلق) سعي نمودند مبارزات جنبش سبز نسل جوان و خرد ورز ايرانزمين را به آنان نسبت دهند!!!

    غافل از آنکه جامعه مدني در طي پروسه هاي مبارزاتي که بر پايه پلانهاي مدرن و موازي سازيهاي متنوع و خردگرايانه بوده به بلوغ مبارزاتي دست يافته که خود در قرن 21 الگويي گرديده است که متفکران فلسفه و سياست جهان را به تحسين وا داشته و خواهد داشت!!!!

    اينچنين مردمي هرگز اسير سياست هاي ناپخته مزدور نميگردند تا قدرت و ثروت خويش را به آنان سپارند!!!!
    جنبش تحولخواه سکولار
    15/3/89

    —————-

    عليرضا نوري زاده يکي از فراماسونهاست (Shahzadeh=Emamzadeh) , مراقب باشيد!!!!!!
    وظيفه او تخريب ساختار و ايجاد تزلزل در جنبش است!!!

    Ta shahzadeh=Emamzadeh ra be onvane Raah-baar ghaleb sazad!!!
    Ba in haar-beh ke raah-baari bayad be kharej az keshvar montaaghel shavad!!!
    ke dar akhaarin laahzeh zaarbeh khod ra vared sazaad!!!!

    همه مزدوران اجانب در اين مرحله بوحشت افتاده اند و خود را مانند اربابانشان به در و ديوار ميزنند تا شايد راه خروجي يابند.
    غافل از انکه اين اهريمنان سبک وزن تر از آنند که در مقابل جنبش سبز نسل جوان و خردورز ايرانزمين قد علم کنند!!!!
    جنبش تحولخواه سکولار
    22/2/89

    ———-

    استبداد ضد فرهنگ است!!!! و فرهنگ ایرانزمين ، غیر از تاریخ ایرانست !!!
    درفرهنگ ایران ،برترین مرجعیت درحکومت ، خرد ِبنیادی خود ِانسانهاست !!! تاريخ را آن کسي مينويسد که در موضع قدرت است و تاريخ ايران مجموعه اي از کلکسيون ديکتاتوران است که همواره خويش را مرجع و حقيقت مطلق ميدانستند و جامعه را تودههاي فرمانبر !!

    نگرش به تاريخ زماني ارزش ميبابد که به آن انتقادي بنگريم نه بصورت الگو برداري و مروري بر گذشتگان !!! که نتيجه اش چيزي نيست جز حرکت برروي مداربسته !!!

    گذشتگان مان همواره بدنبال حاکم عادل ميگشتند و نه ساختار عادلانه !!! و حتي پادشاه را کسي ميديدند که جاي خويش را اشغال کرده و نمي انديشيدن که سلطنت جايي در اين عالم ندارد !! از اينرو جمهوريتي که بدنبال آن ساختار بنا گشت همان پادشاهي بود که اينبار واژه رهبر جانشين آن گشت !!!
    —————————–
    شاه و ژنرال هایش و شاهپور بختیار به روایت یک کتاب خاطرات
    نقل از کتاب «ارتش تاریکی»: شاه 3 بار قانون اساسی را تغير داد و بالاخره گفت: من برای مملكت تصميم می گيرم نه ديگران. سياست ايران را من ديكته می كنم. شاه از آزادی بيان و آزادی مطبوعات نفرت داشت و معتقد بود بيش از هر كس و هر مقامی می داند و اطلاعات دارد، پس بهتراز هر شخص ديگری می تواند تصميم بگيرد.

    تورج فرازمند: در ايران فقط يك شخص وجود دارد و آن هم «ذات اقدس همايونی، آريامهر» است. كسی نمی توانست از شاه انتقاد كند. هيچ مقامی حتی مجلس شورای ملی كه مرجع قانگذاری است نمی توانست بدون اجازه شاه قانونی را تصويب كند. هويدا هنگام آوردن قانونی به مجلس تاكيد می كرد كه اين قانون طبق دستور «ذات مقدس همايونی” تقديم می گردد.

    شاپور بختيار، آخرين نخست وزير نظام شاهنشاهی، 12 روز پس از سرنگونی رژيم شاه از مرزهای غرب كشور به عراق رفت?????????? و بدنبال او، اعضای كابينه اش نيز تقريبا دست نخورده از ايران خارج شدند???????.
    بغداد شد ستاد جنگی و سياسی و ماجراجوئی های بزرگ آغاز شد.
    نظامیان ( سپهبد پالیزبان، ارتشبد آریانا و جمعی دیگر از نظامیان شاه) و همچنین شاهپور بختیار، با خام خیالی و ماجراجوئی کامل، تصور کرده بودند بزودی در ایران انقلابی دوباره شده و سلطنت بازگردانده خواهد شد!

    به همین دلیل، نه تنها دو هیات برای کار دو فرستنده رادیوئی به سرپرستی مرحوم تورج فرازمند به عراق فرستاده شد، بلکه خود شاهپور بختیار با صراحت و اطمینان کامل در یک مصاحبه خبری با نشریه «پاری ماچ» شرکت کرد و به نکاتی اعتراف کرد، که بازخوانی دوباره آن، حتی امروز نیز حیرت آور است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    چنان حیرت آور که ساده لوحی بختیار را بیش از پیش به نمایش می گذارد. او که يكبار ساده لوحانه تصور کرده بود با فرمان شاه نخست وزیر تحولات و آزادی سیاسی در ایران خواهد شد، اشتباه دوم را با نقشی مرتکب شد که در جنگ کردستان آتشبیار آن شد. در اشتباه نخست تصور کرده بود شاه پس از فروکش کردن جنبش انقلابی و تثبیت موقعیت خود و دربار سلطنتی اش همچنان «بختیار» را در سمت نخست وزیر حفظ خواهد کرد.

    او فراموش کرده بود که همه ژنرال های شاه در اطرافش مهره چینی شده بودند و شاهی که نتوانست سپهبد زاهدی – عامل کودتای 28 مرداد و بازگرداندن تاج و تخت او- را تحمل کند و چشم دیدن علی امینی را هم نداشت و دولت او را هم برکنار کرده بود، امکان نداشت پس از تثبیت دوباره موقعیتش بختیار را نگهدارد. اگر خیلی به او رحم می کرد، اجازه میداد در یک گوشه ایران به زندگی بی سروصدایش ادامه بدهد و هفته ای یک روزه هم سری به باشگاه «ایران» بزند و با دوستان دوران تحصیلی اش به زبان فرانسه صحبت کند. این حداکثر لطف شاه به او می بود.
    در اشتباه دوم نیز او نتوانست بفهمد که در ایران یک انقلاب عظیم روی داده و همه چیز زیر و رو شده است و لازمه حضور سیاسی، روش و منش دیگری را می طلبد و نه جنگ و ترور و دار و دسته قبیله ای راه انداختن. که در همین گرایش ها و اعتماد های قبیله ای سر خود را هم بر باد داد.

    اما آن مصاحبه تاریخی!
    روزنامه مردم: شاهپور بختیار پس از بازگشت از بغداد در مصاحبه ای با نشریه فرانسوی «پاری ماچ» مطالب مهمی را طرح کرده است.
    بختیار در پاسخ به این سئوال که «در سفر اخیر خود به عراق به چه مسائلی برخورد کرده؟» می گوید:
    «عراقی ها خواستار ذره ای از خاک ایران نیستند، ولی می خواهند در برابر ملاهائی که قصد صدور انقلاب ایران به کشورشان را دارند، به مقابله برخیزند و به همین دلیل است که عراقی ها، کردهای ایرانی را مسلح می کنند و به تحریک قبال مرزنشین ایران می پردازند.
    مطمئن باشید اگر انقلاب دیگری در ایران صورت بگیرد، منشاء آن از عراق خواهد بود، زیرا تاکنون بیش از یک هزار افسر ایرانی در عراق تجمع کرده اند و بی شک اجتماع آنها درعراق برای ماهیگیری از شط فرات نیست

    Taa-rahi Hamleh Aragh be Iranzamin va koshtar e Farzandane iranzamin

    Tavasote Freemason haye Englis va KGB (Pahlavi ha , Farah Diba, Shapour Bakhtiyar, Masoud Rajavi va Lodge ahzabe ghomiyati, Maaz-habi, kommunisti va …) aan-jam greft ke tebghe Strategy,

    Lodge Hojatiyeh betaavand janeshine Lodge Padeshahi gardad daar te-ye peri-yode zaman bandi shodeh!!!!
    Ta betava-nand tebghe Strategy Arba-bane-shan pish ravand ke …

  15. secular Says:

    کانون خرد امروز يکي ديگر از ياران شجاع و خردگراي خويش را از دست داد.
    فرزاد کمانگر را از دست داديم, ولي انديشه او را هرگز ! آنچه را او کاشته بود ببارخواهد نشست زيرا خرد راه خويش را يافته است.

    جنبش تحولخواه سکولار چراغي را که, يار هم پيمانش با خرد افروخته بود را برافروخته نگه خواهد داشت!
    ياد ياران گرامي باد
    جنبش تحولخواه سکولار
    arezu
    19/2/89

    سروران گرامي،

    با تولد انگيزه, آدمي خودجوش و خودآفرين ميگردد و آنکس که خود آفرين گشت نميتواند اصالتي غير از عقل خودبنياد را پذيرا گردد. در فرهنگ سکولاريسم خردي که برميانگيزد حکومت نميکند زيرا بدنبال ساختن قالب معين براي انديشيدن نيست بلکه روند رويش و زايش خرد نوين است.

    ايدئولوژيها نيروي زايندگي را از آدميان ميستانند تا حقيقت مطلقشان قابل تدريس و يادگيري گردد و بديسان قانون و قاعده حاکميت را, براي اسير کردن زندگي موجه سازند.
    حال آنکه در عصر شکوفايي عقلانيت مسئله جامعه مدني اين نيست که کدامين آموزه براي حکومت کردن مناسب است بلکه مسئله اينست هر که به غير از جامعه مدني بر جامعه مدني حکومت کند نااهل و غاصب است!!!

    در طول 150 سال پروسه مبارزاتي جامعه مدني, فراماسيونها و … همواره در دو جهت بصورت موازي فعال بوده اند يکي در درون تمامي حاکميتها از شاه (خاندان قاچاريه و پهلوي) تا شيخ (حجتيه, موتلفه, …) و ديگري نفوذ در درون تمامي احزاب چپ و راست!!!
    با اين پلان موازي, در حقيقت حذف هر کدام از مهره ها چه توسط حاکميت و چه توسط جامعه, باعث بخطر افتادن منافع اجانب نميگرديد.

    بموازت اين پروسه جنبش سبز نسل جوان و خردورز جامعه مدني ايرانزمين توانست بعد از 150 سال با افتخار و اقتدار براي اولين بار با بستن گاردهاي خود بر روي تمامي احزاب کلاسيک ايدئولوژيک از يکسو دست فراماسيونها و شاخه هاي وابسته آنرا ببندد و از سوي ديگر با جانشيني فراکسيونهاي مدرن مدني-سياسي جامعه مدني باعث عقيم گشتن نفوذ و کارآمدي فراماسيونها و … براي تصاحب قدرت و ثروت در آينده گردد.
    بعبارت ديگر جنبش سبز نسل جوان و خردورز ايرانزمين با اجراي پلانهاي هوشمند ميرود ايرانزمين را, با خرد جمعي جامعه مدني براي هميشه آزاد سازد و حاکميت جامعه مدني را براي تصاحب قدرت و ثروت به واقعيت مبدل سازد.

    در شرايط کنوني با نزديک شدن به پروسه نهايي, بايد جنبشهاي مدني و سنديکايي فراايدئولوژي, فراکسيونهاي مدرن مدني-سياسي خود را از نظر کمي و کيفي گسترش داده تا هر فراکسيوني با حداکثر اعضا بتواند در کنار فراکسيونهاي ديگر وارد صحنه مبارزاتي گردند.
    براي شکل گيري تظاهراتهاي سنترالي نيز بايد تمامي محله ها بصورت دسنترالي هماهنگ عمل کنند تا از بهم پيوستن دسنترالها قبل از رسيدن به محل تجمع با داشتن يک سنترال قدرتمند وارد صحنه گرديم تا هر مقاومتي را سرکوب نماييم.

    از هم اکنون نيروهاي تاکتيکي و تکنيکي بايد در حالت آماده سازي 100% باشند تا در اولين فرصت ضربه نهايي را بر پيکره وحشت زده و از هم پاشيده نيروي 50.000 نفري ولايت اوباش حجتيه و سپاه پاسداران اجنبي وارد سازيم!!!

    جنبش سبز نسل جوان و خردورز ايرانزمين از آموزگار خود فرزاد کمانگر آموخته است که زندگي را دوست بدارد و با خردش براي زندگي آزاد همت گمارد.

    ياد ياران گرامي باد
    22 خرداد روز فراکسيون جنبش فمينيستي زنان ايرانزمين مبارک باد
    گرامي باد ياد شهداي کودتاي 22 خرداد
    زنده باد فرزندان ايرانزمين
    زنده باد سکولاريسم (مکتب عقلانيت)
    arezu
    19/2/89

    هر جا كه نقش جامعه مدني را در بعنوان قانونگذار تضعيف نمايند, نشانه گرايش سياستها بسمت ديكتاتوريست كه ناشي از شكاف بين واژههاي جامعه مدني و سياسي است!!!
    حال انكه جامعه مدني مساويست با جامعه سياسي!!! جامعه مدني جامعه ايست قانونگذار و حسابگر که حقيقت را در زمان مي يابد.
    سطح انطباق اين دو فاكتور, معياريست براي اندازه گيري دمكراسي در يك فرايند عيني!!!

    شاهزاده = امامزاده و ايدئولوژيها با ژستها و اتيكت هاي رنگارنگ, در يك سو با هم مشتركند و آن جدا سازي واژه جامعه مدني از جامعه سياسيست, تا خود را درون جامعه سياسي تعريف كنند و به بياني ديگر خود را متفكر غالب نمايند و جامعه مدني را مقلد و فرمانبر!!!

    از اينرو با بكار گيري واژههايي چون «طرفدار و حامي و پدر ملت» , «دفاع از حقوق خلق و طبقه» , «سازنده دمكراسي» و … خود را بعنوان سخنگو و قيمي كه متعلق به جامعه متفكر است تحميل ميسازند.

    در حقيقت تمام اين بازيها و مانورها براي ربودن قدرت و ثروت ملي از جامعه مدني-سياسي است!!!

    jonbeshe Tahvol khahe secular
    15/2/89

  16. secular Says:

    پاسخي به خانم بقراط

    1/5/2010 VOA, Taafsire Khabar
    —————————————————————————————————————————

    در طول هزاران سال همواره شاهزاده = امامزاده ها و ايدئولوژيها غاصبان ثروت و قدرت ملت بوده اند!!! و بموازات آن نتها چيزي كه از آن ملت ميگرديد فقر, شكنجه و دشنام (نابالغ, بيشعور و …) بود!!!

    هر ملتي پروراننده توليدات فكريست!!! بعبارت ديگر جامعه سازننده شعور است و نه عامل بيشعوري!!!
    غاصبان براي حفظ حاكميت و اقتدار خويش هميشه به توليدات فكري جامعه حمله ور ميگشتند تا جامعه را خلا سلاح و اسير خواسته هاي ايدئولوژي حاكم گردانند!!!
    زيرا آن توليدات فكري, عامل بر همزننده توازن قدرت بودنند. از اينرو كيفيت حذف فيزيكي به ميزان توليدات فكري جامعه بستگي داشت و دارد.
    براي نمونه شروع حاكميت كودتايي رضا شاه با حذف توليدات انديشه جامعه آغاز ميگردد نظير به شهادت رساندن فرخي يزدي و … توسط عناصري مانند دكتر احمدي در زندان! و در امتداد آن حاكميت فرزندش كه توليدات جامعه را مانند دكتر مصدق سكولار, فاطمي, دهخدا و … را مور گرداند و ديگري را مردار و سومي را به غصب او گرفتار!!!

    قائم مقام فراهاني, اميركبير و مصدق در مجموع با هم ٤ سال در خدمت جامعه نبودنند كه توسط حاكمان جامعه ستيز حذف گرديدند!!!
    در حقيقت توليدات يك كارخانه را ميسوزانند و بعد كاركنان كارخانه را ناكارامد معرفي ميكنند!!!
    غاصبان قدرت و ثروت ميخواستند با حربه تقسيم سود, قانونگذار بودن خود را بر ملت موجه سازنند! حال آنكه به توليدات انديشه جامعه حمله شده و ثروت ملي را از آن خود كرده و ميخواهد بخش ناچيزي را كه از آن ملت است بنام سود صدقه دهد و بر سر مدرنيته كلاه بگذارد!!! …

    در امتداد اين پروسه نيز هنگامي كه جامعه مدني خود را آماده انتخابات استراتژيك ٨٨ ميكرد بسياري بر اين اصرار داشتند كه جامعه نميفهمد و … !!! چرا كه جامعه را توليد كننده شعور و خرد نمي دانستند و بصورت سنتي تحت تاثىر حاكميت هاي گذشته اند!!!

    Jonbeshe tahvol khahe secular
    12/2/89

    بی اعتمادی?????? بخش های بزرگی از طبقه ی کارگر به جنبش سبز و دموکراتیک ایران به وجود آمده است???????????

    ——————————————————————–

    تمامي بازي ايدئولوژيها براي تعيين سرنوشت و بچنگ آوردن قدرت و ثروت جامعه مدني است.

    جنبش سبز خردورز ايرانزمين يعني جنبش خرد جمعي جامعه مدني!!!!! که شامل جنبشهاي مدني و سنديکايي فراايدئولوژيست و نه بشکل جنبشي در موازات آنان!!!

    جامعه مدني جامعه ايست قانونگذار که نظم مدني-سياسي ، اقتصادي و … برعهده دارد!!!
    در جنبش سبز خرد جمعي جامعه مدنيست که هر سنديکايي, کانوني، انجمني, … خود سخنگوي جنبش خويش ميگردد که فعالانه!!! توانمنديها و خواسته هاي خود را بعنوان تاثير گذار مطرح ميکند.
    واژه اعتماد در بطن جنش سبز خرد جمعي جامعه مدني نهفته است که ريشه در هم انديشي دارد. اين هم انديشي نشان از اقتدار و اعتماد نهادينه است و نه بمعناي واگذاري استقلال و قيوميت خود بديگري!!!

    در پروسه کنوني ايدئولوژيها با تفسير به راي واژه اعتماد, قصد جدا کردن سنديکايي کارگري فراايدئولوژي را از جنبش سبز جامعه مدني دارند تا خود را بعنوان قيم و سخنگوي آنان مطرح سازند, و بدينسان در مسير مدرنيته مانع از تشکيل فراکسيونهاي مدني-سياسي مدرن آنان گردند!!!!

    مراقب واژهها و موازي سازي آنان باشيد!!! قدرت و ثروت از آن جامعه مدنيست براي استقرار حاکميت جامعه مدني!!!!!!!

    jonbeshe tahvol khahe secular
    8/2/89

    یونس شاملی;
    ۱. «جنبش سبز با همه دوست است با کارگران، معلمان، جنبش زنان دوست است????
    ۲. عدم حضور میدانی????? ملیتهای غیرفارس ???? در اعتراضات هفت ماهه اخیر به یکی از داغترین بحثهای مطبوعات فارس زبان تبدیل شد.???????

    *******************

    ۱. جنبش سبز مجموعه ای یکپارچه ای از تمامی جنبشهای مدنی و سندیکایی فراایدئولوژیست (زنان ، آکادمیکها و …) !!! نه دوست آنها که از آنهاست!!!
    سیستم تشکلاهایش سال قبل از انتخابات ۸۸ توسط جنبش تحولخواه سکولار مدیریت شد!!! و نیتجه ایکه امروز همگان آن را ستایش میکنند محصول همت خرد جمعی جامعه مدنیست.

    ۲. جنبش نسل جوان و خردورز ایرانزمین جنبشیست خردگرا که هویتش بر مبنای عقل خود بنیاد است که بدنبال آزادیهای فردی و حقوق شهروندی منطبق بر زمان خویش است و هر فردی بر اساس پویایی اندیشه اش با آن همگام خواهد شد!!!

    پیرانی مانند شما از درک این واقعیت عاجزند!!!
    وقتی سخن از جنبش زنان, آکادمیکها, کانون روزنامه نگاران, کانون معلمان و اساتید آکادمیکی و … میشود, منظور مجموعه فرزندان ایرانزمیند که منسجم در کنار هم برای بثمر رسیدن استراتژی جامعه مدنی تلاش میکنند !!!!

    در ضمن تاریخ شیعه گری, که توسط ترکان با زور شمشیر تحمیل گشت را ورق زنید تا مسیبت های وارده به نسل جوان ایرانزمین را در قرن۲۱ دریابید !!!

    زبان فارسی با زور شمشیر هرگز وارد ایران نگشت و متعلق به همه ایرانیان است مانند ثروت ملی و قدرت سیاسی که باید متعلق به همه فرزندان جامعه مدنی ایرانزمین باشد, گویشها و زبانهای دیگرش هم گنجینه های جامعه مدنیست!!!

    نسل شما نسل سوخته ایست که با توهمات زندگی میکند!!!

    20/11/88
    Jonbeshe Tahvol Khahe Secular

  17. secular Says:

    حاکميت از آن جامعه مدني است!!!

    در سال 57 با فريبکاري از ملت خواسته شد براي تعيين سرنوشت خويش در رفراندمي شرکت کنند تا بدين وسيله حاکميت خويش را به حاکميت جعلي سپارند !!!

    دگرانديشان بظاهر مترقي هم نمي انديشيدن که رفراندم تعيين نوع حاکميت (مذهبي ،کمونيست، ناسيوناليسم، سوسياليسم , پادشاهي …) درست در مقابل حاکميت جامعه مدني قرار دارد !!!
    زيرا حق حاکميت جامعه مدني به زير کشيده گشته است و به زير سوال رفته !!! و با مغلطه اين رفراندم را بنام دمکراسي به ملت عرضه کردند!!!

    امروز هم مکاران و بيخردان جاه طلب با مطرح نمودن اينکه ما خواهان نظامي ??? سکولار و دمکراتيم که تعيين نوع حاکميت توسط ملت از طريق رفراندم تعيين گردد پا بميدان گذاشته اند.

    غافل از آنکه عقل خودبنياد هر تجربه اي را يکبار تجربه خواهد کرد و تکرار آن را جهل مرکب ميداند !!!
    حق حاکميت جامعه مدني (جمهور جامعه مدني) براي تسلط بر قدرت سياسي و ثروت ملي هرگز به زير سوال و رفراندم نخواهد رفت!!!

    2/8/88
    سروران گرامي،

    آدمي با خردش پيدايش مييابد. در فرهنگ سکولاريسم بينش آدمي روند سر يابي عقل خودبنيادست که در انديشيدن آزموده ميشود زيرا حقيقت هم سري دارد که براي يافتنش بايد سرکشي کرد. هيچکس مالک حقيقت مطلق نيست, مدنيتي کاملست که هميشه خود را نو سازد!!! خرد مي سنجد و معيار گذارست.

    ايدئولوژيها آدمي را بي نياز از انديشيدن ميسازند تا جامعه را در انتخاب ارزشها به کنار گذارند. آدميان ملزم بپذيرش ارزشهاي ثابتند تا بدينسان قدرت را به آنان واگذارند و آنانرا منشا حاکميت و قانون گذاري نمايند.

    حاکميت عبارت است قدرت برتر فرماندهي بر دولت!!! يعني ساختار, حق و تکليف که منشا و مبدا قانون است.
    اشکال حاکميت عبارتند از:
    1.حاکميتهاي ايدئولوژيک شامل حاکميت هاي فردي (شاه ، رهبر ، پيشوا) و طبقاتي اشراف, کارگران, روحانيت (جمهوريهاي ايدئولوژيک)
    2. حاکميت دمکراسي (جمهور جامعه مدني)

    در عصر شکوفايي عقلانيت جامعه مدني مقدم بر دولت است که بنيانگذار حاکميتست. بعبارت ديگر جامعه مدني برابر است با حاکميت, زيرا جامعه مدني اصل ارزش آفرين در هم انديشيست که مولفه اش پي ريزي حاکميت قانونيست منطبق بر قوانين حقوق بشر براي احقاق حقوق شهروندي, آزاديهاي فردي, امنيت مدني-سياسي, اقتصادي و ..

    دولت در محدوده حاکميت جامعه مدني حرکت ميکند که وظيفه اش مديريت و نظارت بر اجراي قوانين حاکميت است, در حقيقت پيشبرنده اهداف حاکميت !!!
    به بيان ديگر دولت در حاکميتهايي غير از حاکميتهاي جامعه مدني تضاد آفرين و نا کارآمد است زيرا از يکسو دولت مکلف به برآوردن نيازهاي اجتماعي-سياسيت که جامعه از او ميخواهد و از سوي ديگر محدود به خطوط قرمزيست که حاکميت براي او ترسيم کرده است.

    در شرايط کنوني که حاکميت بر اثر مانورهاي خرد جمعي جامعه مدني دچار بحران عميق ساختاري گشته و براي نجات خويش بدنبال تغيير سيستم قدرتمداريست, ميبايست جنبشهاي مدني و سنديکايي بعنوان مولد از اين پس خواسته هاي استراتژيک خويش را بيش از پيش عنوان سازند تا اهداف قابل لمستر گردند و بدين وسيله بر وسعت عمليات در سطح طبقات متنوع اجتماعي گسترش يابد و گروههاي ديگر اجتماعي در کنار تحريم کنندگان مراکز سياسي و اقتصادي غارتگران قدرتمدار قرار گيرند!!!

    شعار جمهوري ايراني آرمان استراتژيک جامعه مدنيست که در آن دولت سبز معني ميبابد در غير اينصورت سرنوشت دولت سبز مصدق برايش رقم خواهد خورد زيرا حاکميت از آن شاه بود.

    گرامي باد ياد شهداي کودتاي 22 خرداد
    زنده باد فرزندان ايرانزمين
    زنده باد سکولاريسم (مکتب عقلانيت)
    arezu
    26/7/88

    سروران گرامي,

    انديشه اصل هستيست و آدمي با يافتن اصل خويش مياموزد که ميان بيم و اميد تمايز قائل نگردد زيرا حسابگري در هر دو کمرنگست. در فرهنگ سکولاريسم وجود آدمي سرشار از بودنست که هرگز زندگي را با بيم و اميد سامان و نظم نميدهد و خرد خويش را اسير بيم و اميد نميگرداند. حسابگري و استمرار در جنبشست که انديشه را زنده نگه ميدارد و اصل ايجاد مدنيت ميگردد.

    در عصر مدرنيته جامعه مدني جامعه ايست حسابگر که حقيقت را در زمان مي يابد حال آنکه مقاومت اصلي ايدئولوژيها در بدهياتيست که آنرا حقيقت ثابت ميدانند و خود را عامل حرکتهاي مردمي براي رهبري توده واري جامعه ميشناسند

    در عصر شکوفايي خرد ساختار جمهوريت مدرن بدست جنبشهاي مدني و سنديکايي فرا ايدئولوژي شکل ميگيرد و نه جمهوريتي که نهادهاي اجتماعي را ميان بيم و اميد محصور ميگرداند تا همه چيز از بالا به پايين ديکته کند.
    نهادينه شدن جامعه مدني بايد در 3 سطح دنبالگردد:
    1. سطح انديشه (چه چيز را ميدانيم و چه چيز را ميبايست بياموزيم)
    2. تئوريزه کردن دانسته ها, خواستها و توانها.
    3. قانونمند کردن سيستم جنبشهاي مدني و سنديکايي در راستاي تشکيل احزاب صنفي سياسي-مدني.
    زيرا هيچ واسطه اي به شکل احزاب کلاسيک ايدئولوژيک نميتواند حافظ حقوق اقشار متنوع جامعه باشد.

    در شرايط کنوني با حرکتهاي حسابگرايانه خرد جمعي جامعه مدني, توانسته ايم خطاهاي استراتژيکي پي در پي را به ولايت کودتايي اوباش اشغالگر ايرانيستيز تحميل کنيم تا بازنده قطعي پلانهاي ما گردد.

    جنبشهاي مدني و سنديکايي فراايدئولوژي ميبايست پلانها را سلسله وار مشخص و در فاصله زماني کوتاه به اجرا گذارند تا از بحران (اقتصادي ، اجتماعي و سياسي) در پيشرو بسرعت عبور کنيم!!! و با حذف سيستم رهبري!!! آقاي موسوي را بعنوان اولين ريس جمهور منتخب معرفي نموده و مجلس قانونگذاري را منحل اعلام کنيم !!!

    گرامي باد ياد شهداي کودتاي 22 خرداد
    زنده باد فرزندان ايرانزمين
    زنده باد سکولاريسم (مکتب عقلانيت)
    arezu
    6/7/88

    استبداد ضد فرهنگ است!!!! و فرهنگ ایرانزمين ، غیر از تاریخ ایرانست !!!
    درفرهنگ ایران ،برترین مرجعیت درحکومت ، خرد ِبنیادی خود ِانسانهاست !!! تاريخ را آن کسي مينويسد که در موضع قدرت است و تاريخ ايران مجموعه اي از کلکسيون ديکتاتوران است که همواره خويش را مرجع و حقيقت مطلق ميدانستند و جامعه را تودههاي فرمانبر !!

    نگرش به تاريخ زماني ارزش ميبابد که به آن انتقادي بنگريم نه بصورت الگو برداري و مروري بر گذشتگان !!! که نتيجه اش چيزي نيست جز حرکت برروي مداربسته !!!

    گذشتگان مان همواره بدنبال حاکم عادل ميگشتند و نه ساختار عادلانه !!! و حتي پادشاه را کسي ميديدند که جاي خويش را اشغال کرده و نمي انديشيدن که سلطنت جايي در اين عالم ندارد !! از اينرو جمهوريتي که بدنبال آن ساختار بنا گشت همان پادشاهي بود که اينبار واژه رهبر جانشين آن گشت !!!

    جمهوری ایرانی
    همان فرهنگشهراست
    که جامعه وحکومت را بربنیاد فرهنگ مردمی ایران میگذارد
    شـاه ، درفرهنگ اصیل ایران، فقط نام سیمرغ بوده است!!!!!!!!!!!!
    این ملتست که فقط خـدا, شاه , رهبر, پیشوا است

    همه قدرت رُبایان درتاریخ، این مقام را غصب کرده اند
    همه شاهان ایران وآخوندها و ايدئولوژيها ، غاصب حق مسلم ملت بوده اند
    31/6/88

    سروران گرامي،

    بينش گزينش است. گزينش راه جستجوست و در فرهنگ سکولاريسم عقل خودبنياد راهي را برميگزيند که خيره گردد تا ميان انديشه و واقعيت پيوندي دهد, و نه در پس تلاطمات بشگفت آيد و واماند.
    حرکت آدمي براي ديدن پرده هاست نه انباشتن حقايق مجازي که خرد و روان آدمي را پريشان ميکند. رهايي در عالمي که پر از حجاب است يک فضيلت است.

    در عصر مدرنيته ارزش بنيادي انديشه مدرن حقوق و آزاديهاي فردي و شهرونديست, که وسيله هيچ هدفي نيست بلکه هدف نهايي است !!! از اينرو جامعه پيشرو که جامعه ايست نهادآفرين !!! در تقابل با مفهوم جامعه ايدئولوژيکي قرار دارد .

    حاکميت ولايت پادشاهي اوباش فقيه حوزه اي ايرانيستيز تلاش دارد با تهديد که بر ضد بينش و خردورزيست, خود را حقيقتي جلوه دهد و از گسستي که در جبهه بضعف کشيده اش پيش آمده پرده بپوشاند حال آنکه پرده دران مکتب خرد نقاط ضعف و مانورهاي کور آنان را خوب ميبيند زيرا حاکميتيست عاجز و مفلوک که از عهده بر آوردن وعده و خواسته خود نيز عاجز است و فاقد بينش و حمايت خرد جمعي جامعه مدنييست.

    امروز با وحشتي که بر تمام ارکان حاکميت چيره گشته بر جنبشهاي مدني و سنديکايي فرايدئولوژيست که از جهنمي که براي بشرستيزان ساخته است بهره برده و پروژهها را در جهت پيشبرد مطلوب بازنگري نموده و با کيفت مناسبتري استمرار بخشد !!!.
    لازمه استمرار پروژه ها مستقل عمل کردن از حاکميت است !!! زيرا ولايت اوباش در مقامي نيست که امکان اثر گذاري گسترده در پلانهاي جامعه مدني داشته باشد و اين جنبشهاي مدني و سنديکايي هستند که آنچه را , بايد به اجرا درآيد را ديکته ميکند.

    براي اجراي پلان بايد از ترکيب چند تاکتيک همزمان بهره جست بطور نمونه جند روز قبل از روز خروش جنبش سبز بايد از تاکتيکهاي روزانه (ترافيک ، تظاهرات دسنترالي , تجعمات شب احيا , تحقير عوامل رژيم …) براي فعال کردن جامعه و خبر رساني جهت اتحاد بهره برد.

    امروز مسئوليت حراست از آرمانهاي بيش از 200 شهيد راه آزادي و 4000 اسير و شکنجه شده بر دوش جامعه مدنيست و اين مسوليت را با خرد و رشادت بسرمنزل مقصود خواهيم رساند.

    پلانهاي ماه رمضان که طرح گشته با قدرت و با اراده ملي به اجرا خواهيم گذاشت و طعم تلخ شکست و حقارت را به ايرانيستيزان خواهيم چشاند

    گرامي باد ياد شهداي 17 شهريور 57
    گرامي باد ياد شهداي کودتاي 22 خرداد
    زنده باد فرزندان ايرانزمين
    زنده باد سکولاريسم (مکتب عقلانيت)
    arezu
    14/6/88

    پرچم شیر و خورشید پرچم ملی است?????????????????

    آیا چون پدرانمان خط میخی داشته اند ما نیز میبایست از آنان الهام گرفته و خط میخی بنویسیم ? هر نسلی خود سمبل و عدالت خویش را بتصویر میکشد !!! جوانان خردمند ایرانزمین هیچ خط قرمزی را برسمیت نمیشناسند.
    زیر پرچم شیر و خورشید نشان و الله نشان جان بسیاری از فرزندان ایرانزمین را ستاندن!!!
    این نسل خردمند و جوان ایرانزمین خواهد بود که جامعه مدنی را نهادینه خواهد کرد و سمبل روی پرچم را بتصویر خواهد کشید!!
    جنبش تحولخواه سکولار

    —————————-

    این جنبش از ایران آغاز گشته و متعلق به نسل خردمند جوان ایرانزمین است.
    این جنبش دارای فلسفه حرکت و مبارزه است از اینرو سمبل مبارزه را خودش بتصویر خواهد کشید. نماد جنبش پرچم سبز است !!! و بهمراهی احزاب کلاسیک ایدئولوژیک نیز احتیاجی ندارد !!! مبارزه بدون مرز بندی, انقلاب ۵۷ را رقم خواهد زد از اینرو ما باحاکمیت ولایت اوباش و تمامی یدئولوژیها و سلطنت طلبان مرزبندی داریم !!! این جنبش میرود که با حذف تمامی واسطه ها (احزاب کلاسیک ایدئولوژیک ) قدرت سیاسی و ثروت ملی را از آن خود کند و جنبشهای مدنی و سندیکایی فراایدئولوژی را بعنوان احزاب مدرن سیاسی-مدنی جامعه مدنی جانشین آنان کند !!

    _______________________

    نتیجه ۱۰۰ سال فعالیت بیهدف باعث استحکام حاکمیت جبر گردید چرا که تهی مغزان خود را در مقام اندیشمند قرار دادند و بجای راه سر از چاه در میاوردند. و امروز بمدد از خودآگاهی جنبشهای مدنی و سندیکایی فراایدئولوژی رشته کار از دست جاهلان چپ و راست خارج گشته که انزوای کج اندیشان و ولایت اوباش را دوچندان نموده است!!!
    جنبشهای مدنی و سندیکایی فراایدئولوژی با بستن گاردهای خویش بر روی تفکرات دگماتیسم و منجمد, در انتخاباتی شرکت کردند که از یکسو دنیا را به تحسین وادار نمود و از سوی دیگر نه بزرگی به ولایت اوباش و تمامی احزاب گفت.
    و میرود دست تمامی احزاب کلاسیک ایدئولوژیک ، و سیستم رهبری و شاهنشاهی را از ایرانزمین کوتاه کند
    24/5/88

    سروران گرامي,

    بيداري روند زايش است که از درون آغاز ميگردد و در برون امتداد ميابد تا انديشه ها و روانها را دگرگون سازد و به مدنيت, دمکراسي و حقوق بشر رسد. در فرهنگ سکولاريسم آدمي پيوسته به زمان است که بنا بر پسند زيستن مي زييد زيرا پسند با نياز همسان است که طبق يک معيار و آموزه ثابت نيست.

    منطق قدرت مطلق, زور عريان است که با توجيه همراست. از اينرو ايدئولوژيها آدمي را محکوم به سرنوشت و مسير تاريخي, در جهت نيل به جامعه آرماني ميدانند و آنان که ميخواهند مسير تاريخ را بر اساس پسند خويش منحرف سازند, استراتژيک فنا ميسازند.

    در عصر مدرنيته دمکراسي بر اساس منشور حقوق بشر ارزشيست که بر حقوق و قراردادهاي مدرن اجتماعي استوار است که بدون پروژه روشنگري نهادينه نميگردد.
    پروسه روشنگري حاصل فعاليت جنبشهاي مدني و سنديکايي در امر آموزش و اطلاع رساني سريع, دقيق و گسترده و همچنين گسترش مسوليت پذيري افراد جامعه براي کسب حقوق مدني خويش است!!!

    در شرايط کنوني جامعه مدني ضمن استيصال عمق حاکميت ولايت ديکتاتوري شاهنشاهي فقيه ، عمق مبارزاتي خود را شکست ناپذير ساخته است و شرايطي را پيش آورده است که ضمن حفظ زيربنا, ميبايست مبارزات را بشکل رو بنايي پيشبرد که شامل فعاليتهايي گسترده دسنتراليست که بحرکتهاي وسيعي اجتماعي ختم گردد . جنبشهاي مدني و سنديکايي فراايدئولوژي نقش مولد شور و شوق جهت مبارزه خردمندانه براي حذف آخرين بازوهاي سرکوب ولايت اوباشند.

    سنديکاها, کانونها ،انجمنها و هسته ها که در يک رديف کاري قرار دارند ميبايست همکاري تنگاتنگي داشته باشد که اين اولين گام در راه شکل گيري احزاب مدرن مدني-سياسي جامعه مدني خواهد بود!!!

    حرکت خردمندانه و مدرن جامعه مدني ايرانزمين براي کسب قدرت سياسي و ثروت ملي, بدون تکيه بر قيم ها و احزاب کلاسيک ايدئولوژيک, نه تنها جهان و فلاسفه را بشگفتي وا داشته بلکه حاکميت ولايت اوباش درمانده از اين خودآگاهي جنبش سبز ايرانزمين تا آنجا پيشرفته که فلاسفه و روشنفکران جهانرا نيز شريک مبارزات دانسته و به ميز محاکمه کشانده است.

    گرامي باد ياد شهداي 28 مرداد 58 و کودتاي 28 مرداد 32
    گرامي باد ياد شهداي کودتاي 22 خرداد
    زنده باد فرزندان ايرانزمين
    زنده باد سکولاريسم (مکتب عقلانيت)
    arezu
    28/5/88

    سروران گرامي,

    قدرت يعني فلسفه زور از اينروست که اپوزيسيونها و احزاب براي صعود به قله آن با چهره هاي چند وجهي ظاهر ميگردنند.
    وظيفه اي آنان نه عروج جنبشهاي مدني و سنديكايي براي كسب قدرتست بلکه افول جامعه مدنيست, زيرا عروج جامعه مدني يعني افول ايدئولوژيها كه قطعا و قهرا با اصول و تعاريف اوليه ايدئولوژيها در تضاد است.

    ايدئولوژيها در يك تئوري با يكديگر همسويند و آن حذف رقيب و كوتاه كردن دست جامعه مدني از قدرت و تصميم گيري هاي سياسي و تحميل ايدئولوژي خود بعنوان آرمان نجاتبخش بشريت و ورود به جهنم مدينه فاضله آنان.

    لائیسیته = جدایی سياست از ايدئولوژي مذهبي, بعبارت ديگر خارج نمودن يك رقيب و جانشيني ايدئولوژهاي ديگر براي کوتاه کردن دست جامعه مدني از قدرت سياسي .
    هدف از همكاري ايدئولوريها بخشي از پلان محسوب ميگردد و مقطعيست زيرا استراتژي هر كدام در تضاد بايكديگر است در حقيقت آن روي سكه قبضه كردن كامل قدرت و كمرنگ كردن جمهوريتست .

    سكولاريته در عصر مدرنيته = جدايي ايدئولوژيها از سياست, بعبارت ديگر پلورالیسم انديشه ها از متن جامعه مدني در غالب جنبشها و سنديكاهاي مدني (فراايدئولوژي) بر ميخيزد و سياست را بتصوير ميكشد. در حقيقت جنبشها و سنديكاها نقش احزاب را ايفا مينمايد بدون آنكه نمايندگي ايدئولوژيها را داشته باشند و يا قيوميت خويش را به ايدئولوژيهاي ديگر واگزار نمايند. حاصل چنين پرسه اي, آنچه را كه اجتماعيست سياسي و آنچه را که سياسيست اجتماعي ميداند.

    سكولاريته در عصر مدرنيته بر سه رکن اساسی استوار گشته است كه آن سه اصل در غالب منشور حقوق بشر تفسير ميگردد:
    – اتكا به خرد و دانش مدرن براي پاسخگويي به نيازهاي زميني
    – حذف ايدئولوژيها و قيوميتها از سياست
    – نگرش عقلاني نسبت به اخلاق و احترام به آزاديهاي فردي و شهروندي

    سالروز ملي شدن نفت برهمگان مبارک باد
    ياد دکتر مصدق سکولار, دکتر فاطمي و يارانش گرامي باد
    زنده باد فرزندان ايرانزمين
    زنده باد سکولاريسم (مکتب عقلانيت)
    arezu
    22/12/87

    سروران گرامي,

    در فرهنگ سکولاريسم هويت آدمي از خردگرايي منشا ميگيرد. زندگي آدمي بقامت خرد و معرفت اوست که آدمي را دعوت برهايي طلبي ميکند.

    عقل خودبنياد در عصر مدرنيته بدنبال پلوراليسم انديشه ها در جامعه مدنيست و نه بدنبال پلوراليسم ايدئولوژيها زيرا ايدئولوژيها حاجب ادراکند که عادت به استبداد را نهادينه ميکنند, حال آنکه جامعه مدني جامعه ايست تکثرگرا که در همزيستي و براي همزيستي ساختار يافته است.

    ميراث درک قدرت برخواسته از کنترل و تسلط بر ثروت و دارايهاي مليست که خطوط اصلي آرمانهاي سياسي را ترسيم ميکنند, بدين سبب ايدئولوژيها بدنبال کسب قدرت سياسي متمرکز براي کنترل شريانهاي اقتصادي جامعه اند زيرا سرمايه شريان توسعه است و هر آنکه تسلط و کنترل بر سرمايه دارد , قدرت تعيين مقصد مصرف را نيز دارد. از اينرو کوتاه کردن دست جامعه مدني از قدرت سياسي و سرمايه که متضمن ببار نشستن دمکراسي و آرمانهاي خرد جمعي جامعه مدنيست برايشان الزاميست.

    اپوزيسيونها و احزاب با حربه موازي سازي, ساختارهاي خود را در موازات ساختارهاي جنبشهاي مدني و سنديکايي قرار ميدهند تا ساختارهاي جامعه مدني را جذب ساختارهاي حزبي و ايدئولوژيک نمايند و در پي آن با تهي نمودن ساختارهاي جنبشها و سنديکاها عنان کار در دست گيرند و آرمانهاي خويش را به پيش برند. آنان در حقيقت رقباي تشکلات جامعه مدني در ربودن قدرت و سرمايه از وارثان واقعي حاکميتند.

    در شرايط کنوني درون نگري (اصلاح و گسترش مدرن ساختار) و برون نگري (ارتباط ميان جنبشي, جذب و حمايت از گروههاي تحت ستم و افراد همسو) از وظايف مهم جنبشها و سنديکاهاست زيرا اتحاد ملي نتيجه اين دو پروسه است که هر حاکميتي را که منافع ملي و انساني را تهديد کند به زير خواهد کشيد.

    حاکميت ولايت قرون وسطايي اشغالگر فقيه در سال 88 نتيجه 30 سال بيدادگري را ازفرزندان دادگر ايرانزمين خواهد گرفت.

    زنده باد فرزندان ايرانزمين
    زنده باد سکولاريسم (مکتب عقلانيت)
    10/1/88
    arezu

    سروران گرامي،

    سكولاريسم يعني تبيين نكردن جهان بر وفق مفاهيم ايدئولوژيها.
    تنها راه عبور از سنت به مدرنيته از طريق سکولاريزم اخلاقيست ، که بر خرد غير ايدئولوژيک تکيه دارد و همه چيز را از منظر دانش و عقل مدرن در عصر مدرنيته مينگرد زيرا ارزشهاي اخلاقي آن گره از کار فرو بسته آدمي ميگشايد.

    در حاکميتهاي ايدئولوژيک تکليف رفتار فردي و اجتماعي از پيش تعيين شده است که جوابگوي نيازهاي فطري آدمي نيست. از اينرو انديشه سكولار ناآگاهانه در ذهن افراد جاي مي‏گيرد و بخش وسيعي از جامعه احقاق حقوق شهروندي و فردي خويش را بر آرمانهاي ايدئولوژيک ترجيح ميدهند.
    اين دگرگوني سرآغاز گسترش سکولاريسم و پيرو آن تشکيل جنبشهاي مدني براي نهادينه کردن جامعه مدنيست.

    عقل خود بنياد آدمي را بصرف آدم بودن, محق حقوقي غير قابل ستان ميداند و بدنبال انطباق ايدئولوژيها با حقوق شهروندي و حقوق بشر نيست .

    ساختار جامعه مدرن در قرن 20 که يدک کش احزاب به نمايندگي از ايدئولوژيها بود با گذشت زمان و پيشرفت خرد آدمي و به تبع آن تغيير نيازهاي آدمي دچار گرديسي شد، که جايگاه احزاب را دچار تزلزل نمود.
    از اينرو احزاب درجهت حفظ سايه ايدئولوژيها اقدام به تغييرات تاکتيکي( نه استراتژيک) نمودند و با طرح اينکه ما يک پا در جامعه مدني داريم يک پا در جامعه سياسي اقدام به توجيه معادله نمودند و با اين تدبير مشارکت نمايندگان جنبشهاي جامعه مدني را از قدرت سياسي دور نگاه داشتند.

    در عصر مدرنيته عقل مدرن, ايدئولوژيها را بعنوان عاملان بازدارنده حاکميت شهروندان ميشناسد.
    حاکميت مردم بر مردم محقق نخواهد گرديد مگر با حضور مردم در قالب ساختار جنبشهاي مدني و سنديکايي در مراکز تصميم گيري و قدرت.

    با توجه به محورهاي بازدارنده امکان خطا در طرح و اجراي پلانها همواره امکان پذير است که قابل نکوهش نخواهد بود زيرا ارکان و اهداف استراتژي مورد تضعيف قرار نگرفته است.
    بهمين دليل امروز حاکميت ولايت اوباش خردستيز فقيه حوزه اي مشروعيت خود را از دست داده و به حکومت موقت تا جايگزيتي جنبشها و سنديکاهاي ايرانزمين (فرا ايدئولوژي) مبدل گشته است.

    زنده باد جنبش فمينيستي زنان ايرانزمين

    زنده باد فرزندان ايرانزمين
    زنده باد سکولاريسم (مکتب عقلانيت)
    23-1-1387
    arezu
    منوچهرجمالی:
    روشنفکر دینی، از نور الله و قرآن روشن میشود وعقلش تابع آنهاست
    روشنفکران لائیک، یا از نور مارکس و کاپیتال روشن میشوند, وعقلشان تابع مارکس وکتابهایش، یا تابع فیلسوفی دیگر از غربند.
    روشنفکر زرتشتی، از نور اهورا مزدا و گاتا روشن میشود, و عقلش تابع اهورا مزدا و گاتاست.

    فرهنگ ایران، برضد اندیشیدن با «عـقـل تابـع » هست
    و آنرا کـوری میداند
    عـقـل تـابـع ، عـصـای کــورانـست
    روشن شدن ازخود، گوهرخرد درفرهنگ ارتائی ایرانست

    ارجحیت دادن هرشکلی از اجتماع (شهر , قوم , ملت , امت, طبقه و …) به فرد !!!!
    در حقيقت آزادی فردی را قربانی آزادی یک کل میکند !!!!!!

    1. پروفسور منوچهرجمالی:
    تا ما با یک مکتب فلسفی یا یک تئوری علمی، « رابطه فکرِی» داریم، آن مکتب، فلسفی است وآن تئوری، علمیست!!!! ولی وقتی ما «رابطه ایمانی واعتقادی» با همان مکتب فلسفی یا تئوری علمی داریم ، آن مکتب، دیگر،فلسفی نیست و آن تئوری، دیگر، علمی نیست!!!! بلکه هردو، تحول به ایدئولوژی یافته اند!!!!

    2. در فرهنگ سکولاريسم هويت آدمي از خردگرايي منشا ميگيرد. زندگي آدمي بقامت خرد و معرفت اوست که آدمي را دعوت برهايي طلبي ميکند.

    عقل خودبنياد در عصر مدرنيته بدنبال پلوراليسم انديشه ها در جامعه مدنيست!!! و نه بدنبال پلوراليسم ايدئولوژيها !!! زيرا ايدئولوژيها حاجب ادراکند که عادت به استبداد را نهادينه ميکنند, حال آنکه جامعه مدني جامعه ايست تکثرگرا که در همزيستي و براي همزيستي ساختار يافته است.


    arezu
    3. شـاه ، درفرهنگ اصیل ایران، فقط نام سیمرغ بوده است!!!!!!!!!!!!
    این ملتست که فقط خـدا, شاه, رهبر, پیشوا است
    همه قدرت رُبایان درتاریخ، این مقام را غصب کرده اند
    همه شاهان ایران و ايدئولوژيها (مذهبي، کمونيست، سوسياليسم, پانيسم، ناسيوناليسم, سلطنت طلبان و …) غاصب حق مسلم ملت بوده اند

  18. اهورا Says:

    یه ادم مسلمون پیدا کنید که از این چرت و پرتها نگه!!!!!!!!
    هر کسی در وادی این دین مبین در امد از این جفنگیات زیاد میگوید.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.